پرشین بیز - Persian Biz - فهرست مشاغل کسب و کارهای ایرانی در استرالیا

Persian Biz - The Business Directory of Persian/ Iranian Businesses In Australia


سلام دوباره پس از یک غیبت طولانی دیگر.

این روزها به حول و قوه الهی و به کمک هوش مصنوعی دست به کد شده ام و انرژی دوران جوانی برگشته است. من کلا آدم ایده پردازی هستم، و هر روز یک ایده جدید، یک نیاز جدید رو می بینم ولی در طول نیم قرن اخیر متاسفانه امکان اینکه یکی از این ایده ها رو به سرانجام برسانم نداشتم. این روزها شور جوانی دوباره در حال غلیان است و قبل از 50 می خوام یک اثری از خودم به یادگار بگذارم.

خیلی از ایرانیها از اینکه کامیونیتی ایرانی حمایتگر نیست صحبت می کنند ولو اینکه مشخصا خودشان هم چنین خصوصیتی دارند که از کامیونیتی ایرانی حمایت نمی کنند. این روزها به خاطر مسایل بسیار زیادی که برای ما اتفاق می افته به واسطه ایرانی بودن مان که ما را از ساده ترین حقوق محروم می کنه برای من مسلم است که راه دیگه ای غیر از اینکه ما ایرانی ها صرف نظر از نظام حاکم پشت هم باشیم وجود ندارد. لذا تصمیم گرفتم یک کاری انجام بدهم که کامیونیتی ایرانی را به هم نزدیک تر کنم. در کنار کارهای دیگه ای که قبلا انجام داده ام مثل همین بلاگ، گروه سایپر (آی تی کارهای ایرانی مقیم سیدنی) و آریا ( انجمن آی تی ایرانیان استرالیا)، امروز پرشین بیز (PersianBiz) را حضورتان معرفی می کنم.

پرشین بیز یک فهرست مشاغل ( Business Directory) است که کسب و کارهای ایرانی استرالیا رو می تونید در آن پیدا کنید. هدف من اینه که این سایت کامل ترین و بروز ترین دیتابیس کسب و کارهای ایرانی باشه که این امکان رو بده که ایرانی های استرالیا در هر زمینه ای که نیاز به خدمات دارند جستجو کنند و در صورت امکان این خدمات رو از یک کسب و کار ایرانی دریافت کنند. چرا این مهمه؟ چون کمک می کنه که این کامیونیتی روز بروز قویتر بشه.

من منکر این نیستم که بیرنس های ایرانی باید تلاش کنند سطح خدمات خودشون رو بالاتر ببرند، تلاش من اینه که در یک موقعیت مساوی که شما انتخاب بین بیزنس ایرانی و غیر ایرانی دارید یک بیزنس ایرانی رو انتخاب کنید. در کنار این امر پرشین بیز هم تلاش می کنه که امکان دسترسی به اطلاعات قابل اعتماد در خصوص بیزنس های ایرانی رو فراهم کنه. در حال حاضر شاید اطلاعات زیادی در دسترس نباشه ولی هدف اینه که به مرور زمان بشه اطلاعات در خصوص مجوزها و موارد قانونی لازم نیز بشه در این فهرست مشاغل ثبت بشه تا کاربران با اطمینان بیشتری از خدمات کسب و کارهای ایرانی استفاده کنند.

این فهرست مشاغل همچنین لیست همه پزشکان و متخصصان حوزه سلامت را نیز خواهد داشت، میدونم که حداقل این حوزه ای است که نیازش برای خیلی از شماها روشن لست.

البته چنین وب سایت هایی وجود دارند و من تلاش اونها رو هم قدردانی می کنم ولی اکثرا به خاطر اینکه زمان روی آپدیت نگه داشتن اطلاعات صرف نشده و یک مقدار هم سختی کار با اونها، باعث شد من به این فکر بیفتم که از اول چنین پلتفرمی رو تولید کنم.

دوست دارم نظر شما رو هم بدونم در این خصوص.

در قرنطینه بیمارستان چه می گذرد و از بیماران کروناویروس چگونه مراقبت می شود؟

دکتر
یکسری اتاق های خاص ایزولاسیون در بیمارستان Westmead سیدنی برای بیماران کروناویروس در نظر گرفته شده است. این اتاق ها مخصوص بیماری های مسری هستند و یکسری موارد در طراحی آنها لحاظ شده است. سیستم تهویه این اتاق ها فشار منفی است. یعنی در واقع هوا توسط سیستم تهویه مکیده می شود لذا هوا از درزهای موجود مانند زیر در وارد می شود نه خارج، و این کمک می کند به اینکه میکروب های احتمالی موجود در هوای خانه در بیمارستان پخش نشود.
این اتاق ها تلویزیون و یخچال هم ندارند. شاید در این امر هم ملاحظات اینچنینی بوده و گرنه امکان ندارد به ذهنشان نرسیده باشد که بیمارانی که یکی دو هفته را اینجا باید سپری کنند حوصله شان سر می رود.
وقتی دکتر یا پرستاری می خواهد وارد اتاق شود خود را کاملا مجهز می کند. لباسی یک بار مصرف از روی روپوش می پوشد. ماسک صورت و نقاب پلاستیکی روی چشمانش می گذارد. دستکش دستش می کند و وارد می شود. هر شش ساعت یکبار تست هایی مثل کنترل دما، فشارخون، اکسیژن خون انجام می شود. بعد از انجام کار پرستار یا پزشک لباس یک بار مصرف و تجهیزاتی را که پوشیده در می آورد و در سطل زباله اتاق می اندازد و میرود. از بیماران کرونایی هر روز تست کروناویروس گرفته می شود که نمونه برداری از ته گلو و داخل بینی است. همچنین هر روز خون هم گرفته می شود. تا زمانیکه دو بار پشت سر هم منفی بیاید تا مرخص کنند.
کاغذی برای انتخاب وعده های غذایی داده می شود. بیمار موارد لازم را تیک می زند. ولی کاغذ خودش می تواند انتقال دهنده بیماری باشد، لذا بیمار باید کاغذ را از پشت شیشه به پرستار نشان دهد تا پرستار فرم را مجدد خودش با این اطلاعات پر کند. این سیستم کاندید خوبی برای مکانیزه شدن است. بیمار ما برنامه وبی لازم برای اینکار را در دوران قرنطینه نوشته است :)
همچنین در صورت نیاز به عکس از قفسه سینه دستگاه مربوطه بصورت سیار تا مقابل در آورده می شود و فیلم در سمت دیگر در جلوی سینه مریض گرفته می شود.  تمهیدات این چنینی برای من که خیلی جالب بود.
اینترنت بیمارستان رو می شه استفاده کرد ولی ضعیفه. تماس تصویری رو جواب نمیده. خوشبختانه آپتوس که خوب آنتن می ده کارمان راه می افتد. در کل ولی دوران سخت و حوصله سر بری است. امیدوارم هیچکس کارش به این مرحله نرسد.

واکنش های مردم وقتی می فهمند شما کرونایی شده اید چیست؟

واکنش


بر اساس پروتکل سیستم درمانی استرالیا شما اگر تست کروناویروس تان مثبت باشد باید به کسانی که از زمان ظهور علایم در شما با شما در تماس نزدیک بودند اطلاع داده شود تا خود را بمدت 14 روز قرنطینه کنند. این اطلاع دادن از طریق Public Health Unit حوزه درمانی که با شما در ارتباط بوده انجام می شود و حتی در صورت امکان می توانند مشخص نکنند که آن شخص که مبتلا به کروناویروس بوده شما بوده اید. بنابراین می توانید تا حد امکان این قضیه را مخفی نگه دارید در حین اینکه افراد در خطر هنوز آلارم های لازم را می گیرند.


در خصوص اینکه ما بحث کرونایی شدن خانواده مان را اطلاع رسانی کنیم یا نه خیلی فکر کردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که اگر این اطلاع رسانی بتواند کمک کند به چند نفر دیگر که سریعتر به این خطر که کل جامعه را تهدید می کند واکنش مناسب نشان دهند برای ما به اندازه کافی خوشحال کننده خواهد بود. لذا با وجود درگیریهای بسیار در حالی که خانواده نصفش در بیمارستان قرنطینه اند و نصفش در منزل، زمان لازم برای نوشتن این تجربیات رو اختصاص دادیم.

حالا واکنش ها:


1. من به محل کارم اطلاع دادم و گفتم که من در تماس بودم با کسی که کروناویروس داشته است و باید خودم را بمدت 14 روز در منزل قرنطینه کنم، خوب یک طوری برخورد کردند که نگران من و خانواده ام بودند. بعد از من خواستند که لیست کسانی که با من در تماس بودند رو بدم تا برای محکم کاری به آنها بگویند که از منزل کار کنند تا جواب تست من هم مشخص شود. جالب اینجاست که چون من علایمی نداشتم از من تست نمی گرفتند. دیگه مجبور شدم علایم خیلی ضعیف مثل خارش گلو و سرفه های گاه به گاه رو بعنوان علامت اعلام کرده و تست بگیرم. تست من منفی بود و مدیرم خیالش راحت شد. فرداش مدیرم زنگ زده بود برای احوالپرسی و اصرار داشت که فقط برای احوالپرسی زنگ زده و هیچ علاقه ای برای صحبت در مورد کار از خود نشان نمی دهد. این برای من خیلی با ارزش بود.


2. به مدرسه دختر بزرگترم اطلاع دادیم، که دو هفته مدرسه نخواهد رفت و باید در قرنطینه خانگی باشه. مجددا نیازی نبود این رو بگیم چون دخترم تستش منفی بود، می تونستیم بگیم به دلایل شخصی دو هفته نمیاد. اگر مثبت بود باید همکلاسی هایش (احتمالا انها که نزدیکتر بودند) باید بمدت دو هفته قرنطینه می شدند در منزلشان. مدیر مدرسه سوالاتی پرسید و قرار شد ایمیلی بفرستد برای همه، که آن ایمیل اطلاعات خیلی کلی در خصوص پروتکل مربوط به کروناویروس بود. سوالی که پرسید و ما قبلا بهش فکر نکرده بودیم این بود که آیا همسرم که تستش مثبت بوده در زمانی که علایم داشته آیا داخل مدرسه برای بردن یا آوردن دخترم پا گذاشته یا نه. که خوشبختانه داخل مدرسه نرفته بود. ولی کلا خیلی وحشتزده نشد خانم مدیر مدرسه. همچنین گفتند که این موضوع محرمانه می مونه تا دخترم موقعی که برمی گرده به مدرسه توسط دوستانش طرد نشه.


3. خواهرم اینها از زمان ورود مهمان ما از ایران برای دیدنش نیامدند تا مدت قرنطینه اش تمام شود. البته در آن زمان حتی ایران در لیست قرنطینه خانگی در بدو ورود نبود. الان یکسری دوستان ایرانی از خواهرم دوری می کنند. حتی به مدرسه ای که پسر خواهرم در آنجا درس می خواند اطلاع داده اند و مدیر مدرسه نگران شده. بعد از اینکه خواهرم بهشون ثابت کرده که اصلا با ما تماسی نداشته در این مورد و ایشان یا بچه های مدرسه در خطر نیستند قانع شده اند. یک نصیحت اینجا بکنم. لطفا با دست های خودمان کامیونیتی ایرانی را در این حوزه بدنام نکنیم. دولت ابران به اندازه کافی وجهه جهانی ایران رو خراب کرده، ما باید سعی کنیم بتوانیم باهم صحبت کنیم و با همکاری هم صدمات وارده را جبران کنیم.


4. دوستان زیادی تماس تلفنی گرفته یا پیغام دادند و آرزوی سلامتی کردند که خیلی دلگرم کننده است. البته دوستان خیلی بیشتر از آنچه که ما داریم تجربه می کنیم برای ما نگران هستند. این ویروس خیلی خطرناک هست برای بعضی ها و خیلی ساده تر از یک سرماخوردگی معمولی برای بعضی ها. خوشبختانه ما در گروه دوم بودیم تا الان. امیدوارم بقیه اش هم همینطور باشه.


5. دوستانی هم ممکن است نگران شده باشند که نکند در ارتباطاتی که داشتیم ممکنه به آنها هم ویروس منتقل شده باشد. البته حق می دهم اگر چنین چیزی باشد، خیلی حساسیت روی این موضوع هست ولی توجه داشته باشید که اگر خطری شما را تهدید کند توسط public Health officer شناسایی خواهد شد و شما مطلع خواهید شد. من که بعد از این تجربه اعتمادم به سیستم سلامت عمومی استرالیا بیشتر شد.

نتیجه اخلاقی این که به نظرم روی بحث همدردی یا سمپاتی، ما ایرانی ها جای کار داریم، بهتر است از جامعه میزبانمان یاد بگیریم.
 

پاسخ به سوالات متداول در خصوص کروناویروس در استرالیا

سلام دوستان؛ باور نمی کردم خانواده مهندس ارنست به این زودی درگیر کروناویروس شود. علیرغم همه پیشگیریهایی که توسط مهمان عزیز ما از ایران انجام شد این ویروس ما را هم درگیر کرد. این نشان می دهد چقدر فرودگاه امام خمینی تهران آلوده است. سوالاتی را آماده کرده ام برای دوستانی که ممکن است بعد از ما درگیر این قضیه شوند. ندانستن پاسخ این سوالات در جاهایی موجب از دست دادن زمان و استرس بیشتر برای ما شد. امیدوارم که اصلا به کارتان نیاید ولی اگر لازم شد به کارتان بیاید:

سوالات متداول ( بر اساس تجربه شخصی و مستندات وزارت سلامت استرالیا)
1. هر روز هزاران نفر وارد استرالیا می شوند. استرالیا چگونه از گسترش کروناویروس جلوگیری می کند؟
سیستم سلامت عمومی استرالیا با شناسایی و ایزوله کردن افرادی که مبتلا هستند و افراد دیگری که با آن فرد در تماس نزدیک بودند این بیماری را تا کنون کنترل کرده است. همچنین قانون قرنطینه داوطلبانه برای کسانی که به کشورهای پرخطر مثل چین و ایران رفت و آمد داشته اند تاثیر بسزایی داشته است. وقتی یک نفر مبتلا به کروناویروس تشخیص داده می شود ارتباطات آن فرد و جاهایی که رفته از 24 ساعت قبل از زمانی که علایم در او بروز کرده است مو به مو پرسیده می شود، و از آن افراد هم خواسته می شود که خود را ایزوله کنند. البته با افزایش موارد ابتلا در خارج از خاک استرالیا این کنترل سخت تر شده و در نهایت به سمت همه گیری پیش خواهد رفت. لازم است هر کسی با رعایت بهداشت عمومی و موارد توصیه شده به کنترل سرایت این بیماری کمک کند.

2.من تازه از ایران آمده ام. چکار کنم؟
از زمان ترک ایران بمدت 14 روز خود را در منزل ایزوله کنید. اگر علائمی داشتید هر چند خیلی جزِیی حتما تست انجام دهید. بدون داشتن علایم با تست موافقت نمی شود. 

3. کروناویروس چه علائمی ایجاد می کند؟
اگرچه تب، سرفه و تنگی نفس جزو علائم اصلی کروناویروس در شبکه های اجتماعی مطرح می شود، ممکن است هیچکدام از این علائم را نداشته باشید و هنوز مبتلا باشید. علائم دیگر مثل تب، لرز، عرق، سرفه، خارش گلو، گلودرد، ابریزش بینی، بدن درد، خستگی، تنگی نفس، مور مور شدن پوست دست و بدن، اسهال نیز می تواند مواردی باشند که باید توجه کنید. فقط بدن درد یا فقط گلو درد هم ممکن است تنها علامتهایی باشند که دارید و لزوما ممکن است این علایم مربوط به دستگاه تنفسی نباشد. عامل اصلی یعنی مسافرت به کشورهایی مثل ایران و چین در 14 روز گذشته و یا ارتباط با فردی که مبتلا به این ویروس می باشد از شرایط لازم برای تست کروناویروس است. لذا اگر با خواندن این مطلب دچار خارش گلو شدید ولی مسافرت یا تماس با فرد آلوده نداشتید نگران نباشید و آب نمک غرغره کنید.

4. هزینه های تست و درمان کروناویروس چگونه است؟ اگر مدیکر نداشته باشم چه؟
تست و درمان کروناویروس در سیستم سلامت عمومی استرالیا برای همه رایگان است و نیازی به مدیکر ندارید. 

5. برای تست کروناویروس چگونه و کجا مراجعه کنم؟
اگر در 14 روز گذشته مسافرت خصوصا به کشورهایی مثل چین یا ایران داشتید و یا با فرد مبتلا تماس نزدیک داشته اید و علایم این بیماری را مشاهده می کنید، در قدم اول با خط اطلاعات بهداشت ملی کروناویروس استرالیا شماره 1800020080 تماس بگیرید. اگر علایم شدید است و مشکل تنفسی دارید با 000 تماس بگیرید.
مرحله بعد، در صورتیکه مدیکر دارید، مراجعه به پزشک تان جهت معرفی برای انجام تست است. با پزشک خود تماس بگیرید و با هماهنگی در حالی که ماسک (و ترجیحا دستکش) پوشیده اید به پزشک مراجعه کنید. بدون هماهنگی نروید و در اتاق انتظار منتظر نمانید. هنگام تماس در مورد سابقه مسافرت خود و یا ارتباط با فرد مبتلا به کروناویروس با پزشک خود صحبت کنید. پزشک تان شما را در صورت نیاز برای تست به آزمایشگاه پاتولوژی معرفی می کند. برای رفتن به آزمایشگاه نیز از قبل هماهنگی کنید و با ماسک بروید.
اگر مدیکر ندارید، با قسمت اورژانس نزدیک ترین بیمارستان خود تماس بگیرید. هنگام تماس در مورد سابقه مسافرت خود و یا ارتباط با فرد مبتلا به کروناویروس صحبت کنید. اگر جواب سربالا دادند و گفتند باید پیش پزشک تان بروید بگویید که مدیکر ندارید و راه حل دیگری ندارید. باز هم قبول نکردند با قسمت Public Health همان بیمارستان تماس بگیرید و راهنمایی بخواهید. بدون هماهنگی نروید و در اتاق انتظار منتظر نمانید. موقع ورود ماسک داشته باشید. در این حوزه ممکن است همه بیمارستان ها توجیه نباشند ولی بر اساس صحبتی که من با قسمت های مختلف داشتم تنها راه حل برای کسانی که مدیکر ندارند اینست. همه سرویس ها در صورتی که نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشید رایگان است.

6. تست کروناویروس چگونه است و چقدر طول می کشد؟
تست اصلی کروناویروس با نمونه برداری از ترشحات گلو و بینی است. برای اطمینان از صحت آن ممکن است خون هم گرفته شود. از کودکان به احتمال قوی خون گرفته نمی شود ( تجربه ما در بیمارستان کودکان وست مید این بوده است). آماده شدن جواب تست 24 ساعت طول می کشد.

7. چطوری خودم رو در منزل ایزوله کنم. خانواده ام یا افراد دیگری که با من زندگی می کنند هم باید خودشون رو ایزوله کنند؟
تماستان محدود به همان افرادی باشد که بطور معمول در آن خانه زندگی می کنند. لیکن آنها لازم نیست خود را ایزوله کنند تا زمانیکه شما علایمی نداشته باشید. علایمی اگر ظاهر شد بلافاصله نسبت به تست اقدام کنید، 24 ساعت طول می کشد تا نتیجه را دریافت کنید. در صورتیکه نتیجه مثبت باشد شما باید در بیمارستان در اتاق ایزوله تحت مراقبت قرار بگیرید و بقیه افراد در خانه خود را ایزوله کنند. بقیه افراد تا علایمی نداشته باشند مورد تست قرار نمی گیرند. 

8. من خودم را ایزوله کنم خوب بقیه افرادی که با من زندگی می کنند ویروس رو از من می گیرند و می برند بیرون از خانه. این چه کاریه خوب!
تا زمانی که شما علایمی ندارید خیلی نگران این امر نباشید. احتمالش خیلی نیست. اگر علایم دارید زودتر تست کنید. چون اگر نتیجه تست شما مثبت بود شما باید در بیمارستان تحت نظر قرار گرفته و ایزوله شوید و بقیه افراد منزل باید خود را بمدت 14 روز از آخرین تماس با شما ایزوله کنند. تا قبل از اینکه تست شما مثبت باشد بقیه افرادی که با شما زندگی می کنند روال عادی زندگی خود را داشته باشند و نیازی به محدود کردن خود از مدرسه یا محل کار ندارند. فقط می توانند یک مقدار از بعد بهداشتی هشیار تر باشند و مراقبت های بیشتری از قبیل حفظ فاصله با افراد و  شستن و ضد عفونی کردن دست ها انجام دهند. 

9. من با کسی تماس نزدیک داشتم الان مبتلا به کروناویروس تشخیص داده شده. چه کنم؟
شما باید 14 روز خود را در منزل خود ایزوله کنید. در صورتی که علایمی ظاهر شد برای تست اقدام کنید.

10. من علایم کروناویروس را دارم ولی مسافرت نبوده ام و با کسی که کروناویروس دارد در ارتباط نبودم. چطور می توانم تست کنم؟
اگر علایم حاد در سیستم تنفسی دارید جدی بگیرید و با 000 تماس بگیرید ولی در غیر اینصورت احتمالا سرماخوردگی یا آنفلوانزا است. اگر مسافرت نبوده اید احتمالا نیازی به تست ندارید. به هر حال طبق روالی که در مورد 4 گفته شد عمل کنید.

11. آیا اگر خانواده من به کروناویروس مبتلا شدند به دوستان و اطرافیان خود اطلاع دهم؟
این یک تصمیم شخصی است. ممکن است نخواهید خانواده شما در ایران نگران شوند و بخواهید در ابتدا مخفی کنید. لیکن بعد از رفع نگرانی ها شاید بخواهید دوستان مطلع باشند و از تجربیات شما استفاده کنند. این ویروس جدید است و اطلاعات زیادی در مورد آن در دسترس نیست لذا کمک کامیونیتی به هم برای رفع مشکلات ناشی از این ویروس خیلی مهم است. ما که فکر کردیم همه مشکلاتی که ما الان داریم از مخفی کاری دولتمردانمان در ایران ناشی می شود و تصمیم گرفتیم باز عمل کنیم و اطلاع رسانی کنیم. 
سیستم درمانی استرالیا به حفظ حریم خصوصی شما احترام پایبند بوده و غیر از اطلاعاتی از قبیل نام بیمارستان، کشور مبدا، سن، جنسیت و تاریخ ورود و تاریخ مشاهده اولین علایم و... اطلاعات دیگری در اختیار خبرگزاری ها قرار نمی دهد.

12. در دورانی که در خانه ایزوله هستم چگونه خرید کنم؟
می توانید از خرید آنلاین استفاده کنید و یا از دوستان و آشنایان بخواهید این کار را برایتان انجام دهند. خرید آنلاین ممکن است بسته به تقاضا برای همان روز در دسترس نباشد و چند روز طول بکشد بنابراین سعی کنید از قبل برنامه ریزی کنید. اگر تست نداده اید و یا تست تان منفی است و علایمی ندارید و امکان خرید آنلاین و یا توسط دوستان و آشنایان وجود ندارد، با رعایت بهداشت و پوشیدن ماسک و رعایت فاصله از افراد از سوپرمارکت محلی خرید خود را انجام دهید.

اجاره کاروان (Campervan) با $5 در روز بعلاوه سوخت رایگان - فقط یکطرفه

شرکت هایی که کاروان کرایه می دهند بعضا به خاطر تغیبرات تفاضا و شرایط فصلی نیاز به جابجایی ماشین های خود در بین شهر ها پیدا می کنند. به جای پرداخت هزینه راننده، این امکان را به علاقمندان می دهند تا با هزینه خیلی کمی بتوانند از این وسیله استفاده مفید کنند. معمولا مشخص هم می کنند که چند کیلومتر می توانید رایگان استفاده کنید که عمدتا فاصله مبدا تا مقصد بعلاوه ۵۵۰ کیلومتر هستش. بیشتر از آن هم استفاده کنید ۵۵ سنت به ازای هر کیلومتر باید پرداخت نمایید. بعضا حتی از ۵۰ دلار تا ۳۵۰ دلار سوخت رایگان نیز ممکن است شامل شود.
در سایت DriveNow می توانید چنین مواردی را پیدا کنید. معمولا هر روز صبح بین ساعت ۸:۳۰ تا ۹:۳۰ این لیست بروز می شود و موارد جدید اضافه می شود و سفر برای دو یا سه روز بعد است. بنابراین امکان برنامه ریزی از خیلی قبل وجود ندارد
https://www.drivenow.com.au/onewayrentals.jspc#/relocations/AU

علاوه بر اینکه مسافرت با Campervan باید خیلی جذاب باشد خصوصا در استرالیا که همه جایش دیدنی است، معمولا مسیر های خیلی دور برگشت از مسافرت فقط خستگی داره، چون سعی می کنید به سرعت برگردید و عملا در مسیر برگشت دیگه لذت بردن از مسیر خیلی هدف نیست. به خاطر همین استفاده از این سرویس های یک طرفه می تونه خیلی مفید باشه و برای برگشت می تونید از هواپیما استفاده کنید. 
نکته دیگر اینکه بعضی مسیر ها هر دو مسیر رو می تونید پیدا کنید یعنی شرکتی ممکنه بخواهد ماشینش را از سیدنی به ملبورن منتقل کند و دیگری از ملبورن به سیدنی. البته تضمینی در اینکه بشه در زمان مورد نظر چنین موردی پیدا کرد وجود نداره. 
لطفا اگه قبلا از چنین سرویسی استفاده کرده اید و یا با دیدن این پست موردی را رزرو کردید ما را نیز از تجربیاتتان بی بهره نگذارید.

------------------------------------------------------

افشین عزیز از این تخفیف استفاده نموده و سفر خوبی را به همراه خانواده از سیدنی به ملبورن داشته اند. ایشان نکاتی را لازم دانسته اند با ما به اشتراک بگذارند (با توجه به صحبت تلفنی با ایشان من نوشته های ایشان را تکمیل کرده ام) :

۱– علاوه بر هزینه کرایه ماشین که روزانه ۵ دلار بود میلغ ۲۰ دلار بابت بیمه ماشین البته اختیاری لازم است که پرداخت شود. بیمه ای که با روزی ۲۰ دلار می گیرید ۲۵۰ دلار Excess دارد یعنی اگر تصادفی کنید که مقصر شما باشید مبلغ ۲۵۰ دلار باید از جیب بدهید بقیه را بیمه می دهد.
۲– بابت کار سیت بچه روزی ۱۲ دلار اگر لازم داشته
 باشید باید پرداخت کنید. بالطبع چون مسیر برگشت را با هواپیما می خواهید برگردید امکان اینکه صندلی بچه خودتان را ببرید خیلی عملی نیست.
۳– من مسیر سیدنی به ملبورن رو انتخاب کردم که هزینه سوخت ماشین حدودا ۲۰۰ دلار شد که مبلغ ۵۰دلار طبق دیل توسط شرکت به من برگردونده شد.
۴–خودرو تمام تجهیزات لازم شامل لوازم خواب، تخت ، پخت وپز، توالت و حمام را دارا بوده و بسیار تمیز و مرتب است
۵– ظرفیت ماشینی که من اجاره کردم، 4 نفر بزرگسال و ۲ نفر کودک بود.
۶– شرکت اجاره دهنده تمام توضیحات لازم را در هنگام تحویل خودرو به شما خواهد گفت و همچنین یک دستگاه جی پی اس به همراه ماشین به شما تحویل میشود که تمام مشخصات و امکانات ماشین قبلا آپلود شده است

۷- توقف در مسیر بهتر است در کاروان پارک ها انجام شود که علاوه بر پارکینگ امکاناتی مانند برق را به شما می دهند. کابین این ماشین دارای سیستم تهویه است که برقش از خود ماشین تامین می شود لیکن موقع پارک که دیگر ماشین روشن نیست برای استفاده از سیستم تهویه باید به برق شهر وصل باشد. کابین خودش باطری دارد لیکن باید دو روز یک بار شارژ شود.

۸- با گواهینامه عادی (فول) می شه با این ماشین ها رانندگی کرد.
—----------------------------------------------------

لطفا به گروه پاساژ در فیس بوک و کانال پاساژ در تلگرام بپیوندید و دوستان مقیم استرالیای خود را نیز دعوت کنید.

 

معرفی سایت Ozbargain - سایتی برای اطلاع از تخفیف های روز استرالیا

دیدید بعضی ها یک جایی یک آفر خوب یا یک محصول یا سرویس مجانی بدهند فوری خبر دار می شوند، به قول معروف انگار بو می کشند. الان تکنولوژی به کمک این دوستان اومده. یک سایتی هست بنام OzBargain که آفرها و محصولات و سرویس های مجانی رو به صورت دسته بندی شده با اطلاعات کامل از جمله زمان انقضای آفرها می تونید پیدا کنید. همکاری دارم که یک هیچ آفری از دستش در نمی ره. هر روز این سایت رو چک می کنه :)
https://www.ozbargain.com.au

شاید به روحیه همه نخوره که هر روز سایت های آفر از این دست رو چک کنند. یک روش استفاده خوب از این سایت اینه که هر وقت دنبال خرید یک محصول یا سرویس خاص هستید در گوگل به همراه کلمهOzbargain جستجو کنید، مثلا اگه دنبال بلیط هواپیما هستید در گوگل Airline Ozbargain بزنید و اولین لینک رو ببینید. در این مثال به لینک زیر می رسید:
https://www.ozbargain.com.au/tag/airfare

—----------------------------------------------------
لطفا به گروه پاساژ در فیس بوک و کانال پاساژ در تلگرام بپیوندید و دوستان مقیم استرالیای خود را نیز دعوت کنید.

بازگشت اژدها

سلام دوستان

یک چهار سالی ننوشته ام اینجا. حسابی گرد و خاک گرفته اینجا رو. البته خیلی هم بیکار ننشسته بودم این مدت. توی کامیونیتی ایرانیها فعال بودم. گروه متخصصین ایرانی فناوری اطلاعات مقیم سیدنی (Syper) که احتمالا معرف حضورتان هست رو تا امروز جلو بردیم. جلساتی گذاشتیم، سخنران هایی دعوت کردیم. در کل محلی برای به اشتراک گذاری اطلاعات بین ایرانیهای متخصص فناوری اطلاعات اینجاست. اگه متخصص فناوری اطلاعات هستید و در سیدنی هستید یا می خواهید بیایید سیدنی عضو این گروه در فیس بوک و لینکدین شوید:

https://www.facebook.com/groups/Sypergroup

https://www.linkedin.com/groups/864067

علاوه بر آن گروه های ناهاری در مرکز شهر سیدنی و سابرب های دیگر ایجاد کردم که دوستان می تونند در صورت تمایل با ایرانیهای دیگر در زمان ناهار خود آشنا شوند و علاوه بر لذت با هم بودن ، از این طریق شاید گرهی از کار کسی گشوده شود. 

 و در نهایت اینکه گروهی راه انداختم جهت گرفتن تخفیف های گروهی برای ایرانیان استرالیا، و آن را پاساژ نام نهادم که مخفف Persian Australian Saving Group هستش. با این گروه عملا دوباره به نوشتن روی آورده ام، دوباره با همان سبک و وسواس به جهت اینکه برای وقت مخاطبان این گروه ارزش قائل هستم. فکر کردم شاید بد نباشد نوشته هایی که تاریخ مصرف ندارند را بتوانم اینجا برای شما نیز کپی کنم. این هم آدرس این گروه در فیس بوک و تلگرام:

http://fb.co/groups/passageau

https://telegram.me/passageau

دوست داشتید تشریف بیارید پاساژ در خدمتتون باشیم 

 اگر ایده ای در خصوص بهتر کردن ارتباطات ایرانی های مقیم استرالیا دارید لطفا با من مطرح کنید هر چه از دستم بر بیاید مضایقه نمی کنم، شاد و پیروز باشید

زلزله آذربایجان و کمک های مردمی

زلزله اخیر آذربایجان رو به همه ایرانی های آزاده تسلیت می گم، کسانی که علیرغم تلاش ناجوانمردانه برای بایکوت خبری این موضوع که به بحث های جدایی طلبانه دامن می زنه، پشت هموطنان آذری ایستادند و خبر رسانی کردند، کمک جمع کردند، خون اهدا کردند و خلاصه نشان دادند که حساب مردم از دولت جداست.

دیشب سایت صلیب سرخ رو زیر و رو کردم تا لینکی برای کمک به زلزله زدگان ایرانی پیدا کنم، پیدا نکردم. امروز یک زنگ زدم و گفتند که برای زلزله ایران Appeal  ندارند برای اینکه باید از سمت ایران (هلال احمر) درخواست کمک بشه و تا حالا نشده. زنگ زدم به هلال احمر ایران و پاسخی که شنیدم این بود که به دلیل گستردگی کم این زلزله ما نیازی به کمک خارجی اعلام نکردیم و همچنین مشکلی که برای انتقال پول به ایران به دلیل تحریم ها وجود داره در مورد صلیب سرخ/هلال احمر نیز هست. واقعا نمی تونم این رو درک کنم که نیاز به کمک نیست یعنی چه! فرض کنیم اگر 2000 خانه ویران شده باشه و برای بازسازی هر خانه 10 میلیون تومان لازم باشه، بیست میلیارد تومان برای بازسازی لازم داریم، آیا هلال احمر چنین رقمی دستش داره و علاوه بر نیازهای اولیه زندگی مثل واکسن و دارو و غذا این نیازها رو هم برآورده می تونه بکنه؟ چرا این امکان به خارج نشین ها داده نمی شه که به هموطنانشون کمک کنند؟ چه سیاستی پشت پرده در حال انجام است. 

یک نکته اینکه در استرالیا اگر بیشتر از دو دلار کمک به خیریه انجام دهید می توانید مالیات آن را موقع برگشت مالیاتی پس بگیرید. مثلا اگر من صد دلار کمک کنم 38.5 دلار از مالیاتی که پرداخت کرده ام رو در پایان سال مالی می تونم پس بگیرم. این البته یک شرط داره و اون هم اینه که کمک رو به جاهایی که توی لیست خیریه های مورد تایید هست اهدا کنم. بنابراین اگرچه افراد مختلف روش هایی برای کمک پیدا کرده اند این کمک می تونست حدود چهل درصد بالاتر باشد اگر از طریق جایی مثل صلیب سرخ انجام می شد.

در این خصوص ببینید:

طرح جمع آوری کمک های نقدی از استرالیا توسط Moneymex

مصاحبه مسیح علی نژاد با نماینده اهر و هریس - کمک های مردمی در هلال احمر خراب می شود

کیهان یکشنبه 22 مرداد - خبری از زلزله آذربایجان نیست

کیهان دوشنبه 23 مرداد - مثل اینکه اجازه اش صادر شده یک اشاره ای انجام بشه

رادیو کوچه - علت بایکوت خبر زلزله توسط رسانه های حکومتی

انتخاب - ایران اجازه ورود کاروان امدادرسانی ترکیه به مناطق زلزله زده را نداده است

عصیان - برای کمک به زلزله زدگان شمال غرب ایران چه کنیم؟

همایش متخصصین ایرانی فناوری اطلاعات در سیدنی - برنامه نویسی موبایل

به اطلاع می رساند جلسه بعدی گروه متخصصین ایرانی فناوری اطلاعات در سیدنی (Syper) که به برنامه نویسی موبایل (اندروید و آیفون) اختصاص دارد روز چهارشنبه 9 می 2012 از ساعت 5:30 تا 8:30 برگزار می گردد. سخنران جلسه آقای سید یوسف حسینی هستند که در جلسه قبل نیز به همراه یکی دیگه از دوستان در زمینه پردازش ابری صحبت کردند. با توجه به اطلاعات عملی یوسف و انرژی وصف ناپذیرش، بدون شک جلسه خوبی خواهد بود. بازخوردی که از حاضرین جلسه قبل داشتم در مورد ایشان بسیار مثبت بود. سخنرانی سر ساعت 6 شروع خواهد شد و حدود یک ساعت و نیم به این بحث اختصاص دارد و یک ساعتی نیز در نهایت برای آشنایی دوستان با همدیگر و ایجاد ارتباط تخصیص داده خواهد شد. بالطبع کمک کردن به دوستانی که هنوز کار اول خود را در استرالیا شروع نکرده اند نیز از اهداف اصلی جلسه می باشد.

من این جلسات گروه  را اول در خود گروه در Linked In اعلام می کنم و چند روزی منتظر می مانم تا مطمئن شوم ایمیلش به دست ملت می رسد. ولی ظاهرا دوستان اینقدر سرشان شلوغ هست که برای باز کردن لینک و اعلام حضور هم خیلی فرصت ندارند. بیست نفر اعلام حضور می کنند و یک دفعه ای تعداد در روز آخر به چهل می رسه. لطفا اگه دوستان قصد شرکت کردن دارند در لینک فوق اعلام حضور کنند تا بشه برنامه ریزی کرد.

لطفا در صورتی که تمایل به حضور در این جلسه را دارید از این لینک زیر اعلام حضور نمایید.


انتقال ارز از استرالیا به ایران و برعکس

شرایطی که بر بازار ارز ایران حاکم شده است اگرچه به نوعی به نفع کسانی است که درآمد دلاری دارند لیکن واقعا ناراحت کننده است. خصوصا وقتی به کسانی فکر می کنید که تازه ویزای استرالیا را گرفته اند و مجبورند با این نرخ تبدیل کنند. محدودیت ها بالطبع اذیت کننده هستند. 

هدف از این مقدمه معرفی یک صرافی آنلاین بنام MoneyMex است که جدیدا راه اندازی شده و قبلا امیر به آن اشاره ای داشته است. این سرویس توسط آقای مجید اصلی راه اندازی شده و با توجه به رویکردی که در کارشان دارند اعتماد مشتریان خودبخود جلب می شود. ایشان مدارک ثبت شرکت در استرالیا و گواهی عدم سو پیشینه از پلیس استرالیا رو تو وب سایت قرار داده اند، عکس خودشون هم هست. کلا پیغامی که این به من می ده اینه که ایشان به کاری که انجام داده اند اطمینان دارند و شاید افتخار می کنند. بالطبع سرویسی که ایشان با این کیفیت ارائه می کنند اگر ادامه پیدا کند مایه افتخار هم خواهد بود. من یک بار از سرویس ایشان استفاده کردم و کار بسیار سریع انجام گرفت. رویه ها بسیار علمی و شسته و رفته تعریف شده و در وب سایت قرار داده شده اند.

یک سرویس جالب دیگر که ایشان راه اندازی کرده اند بازار ارز است که مثل بازار بورس خریدار ها و فروشنده ها می توانند تقاضای خرید یا فروش خود را آنجا قرار دهند. این کار در عین حال که قیمت ها را واقعی کرده و بر اساس عرضه و تقاضا قرار می دهد ریسک خود صرافی را هم کم می کند. در نتیجه شما می توانید مطمئن باشید که صرافی با یک تغییر ناگهانی در نرخ ارز ورشکست نخواهد شد.

توجه داشته باشید که اینها نظر شخصی من و بر اساس تجربه ای که به عنوان مشتری داشته ام می باشد. لطفا قبل از انجام هر معامله ای بررسی های دقیق خودتان را انجام دهید تا من شرمنده شما نشوم.

همایش متخصصین ایرانی فناوری اطلاعات در سیدنی - پردازش ابری (Cloud Computing)

همانطور که قبلا نیز عنوان شد قرار شده است که گروه متخصصین ایرانی فناوری اطلاعات (Syper) جلسات بیشتری داشته باشد، مثلا یک یا دو ماه یکبار جلسه ای داشته باشیم و جلسات موضوع داشته باشند و سخنران مدعو در صورت امکان. این جلسه دو تا از دوستان، آقایان یوسف حسینی و سعید صفیلیان در خصوص پردازش ابری یا Cloud Computing اطلاعات خودشون را با ما به اشتراک خواهند گذاشت. پس از اتمام بحث صحبت هایی در خصوص ایده هایی که موجب می گردد بهره وری بیشتری از این جمع داشته باشیم خواهیم داشت و در نهایت یک ساعتی وقت برای آشنایی دوستان با همدیگر و ایجاد ارتباط تخصیص داده خواهد شد. بالطبع کمک کردن به دوستانی که هنوز کار اول خود را در استرالیا شروع نکرده اند از اهداف اصلی جلسه می باشد.

لطفا در صورتی که تمایل به حضور در این جلسه را دارید از این لینک زیر اعلام حضور نمایید.


همایش متخصصین ایرانی فناوری اطلاعات در سیدنی

در آخرین همایشی که حدود دو ماه پیش با متخصصین ایرانی فناوری اطلاعات در سیدنی (Syper) داشتیم قرار شد که همایش های بیشتری برگزار کنیم و برای هر همایشی موضوعی تعیین شود تا در خصوص آن موضوع به بحث و تبادل نظر بپردازیم و یا در صورت امکان سخنران مدعو در آن موضوع داشته باشیم. به این شکل این همایش ها برای دوستانی که مدت زیادی است در استرالیا هستند نیز ارزش افزوده ای فراتر از گسترش شبکه ارتباطات تخصصی شان خواهد داشت. 

برای همایش آتی که روز سه شنبه 17 ژانویه از ساعت 5:30 تا 8:30 عصر برگزار می گردد، (برای جزییات بیشتر اینجا را کلیک کنید) موضوع شروع کسب و کار یا تاسیس شرکت در استرالیا و مسایل مالی، قانونی و مالیاتی آن مورد بحث قرار خواهد گرفت. سخنران این جلسه آقای هادی رضادوست هستند که دارای فوق لیسانس حسابداری و سالها تجربه در امور حسابداری و مالیاتی دارند و افراد زیادی برای شروع کسب و کار در استرالیا تا کنون از کمک های تخصصی ایشان بهرده برده اند.

سومین همایش متخصصین ایرانی فناوری اطلاعات در سیدنی

همانطور که احتمالا از پست های قبلی می دانید یک گروهی در سایت Linkedin داریم بنام Syper که یک جورایی مخفف Sydney Persian IT Experts هستش. در حال حاضر 171 نفر عضو این گروه هستند و تلاش من بر این بوده که هر شش ماه یک بار یک همایشی داشته باشیم. محلی که برای همایش های قبلی داشتیم کافی شاپ بود و با توجه به حضور سی تا پنجاه نفر مدیریت آن در چنین محلی خیلی راحت نبود. این سری دنبال یک جایی بودیم که بشه دور هم صحبت کرد. یک جایی رو پیدا کردیم که باید برای رزرو محل پولی پرداخت می کردیم که خوشبختانه یکی از دوستان، آقای هادی رضا دوست که حسابدار و Tax Agent هستند با پرداخت این مبلغ در لیست حمایت کنندگان مالی سایپر قرار گرفتند. ایشان البته همیشه از کسب و کارهایی که توسط دوستان ایرانی راه اندازی شده حمایت کرده اند و این خصلت جزو شخصیت ایشون هست. من در اینجا ضمن تشکر از ایشان از شما می خواهم که در صورتی که کار حسابداری یا مالیاتی داشتید و نیاز به خدمات حرفه ای حسابداری داشتید از خدمات ایشان استفاده نمایید تا در آینده نیز چنین حمایت هایی رو از ایشان و افراد مشابه داشته باشیم. وب سایت ایشان http://www.hadiaccounting.com.au است.

همچنین جا دارد از هومن عزیز بابت زحماتی که برای یافتن محل کشیدند تشکر کنم. در این مدت که سر من شلوغ بود و سرگرم دختر کوچولومون بودیم هومن این مسئولیت رو تقبل کرد.

همایش روز سه شنبه 5 جولای 2011 از ساعت پنج و نیم تا هفت و نیم عصر خواهد بود. لطفا اگر آمدنی شدید در لینک زیر پاسخ دهید یک وقت دیدید یک تنقلاتی هم خواستیم آماده کنیم و نیز اگر این دفعه لینکدین یاری کنه برچسب اسامی چاپ کنیم.

با توجه به اینکه این سری یک جای ساکت داریم برنامه به اشتراک گذاری تجربیات کاریابی رو خواهیم داشت. لطفا اگر تجربه ای دارید که می خواهید با دیگران قسمت کنید قبلا من را در جریان بگذارید تا زمان مناسب برای آن اختصاص دهیم.

از دوستان وبلاگ نویسی که سری قبل هم همکاری کردند برای اطلاع رسانی تشکر مجدد کرده و می خواهم که اگر زحمت نباشه این سری هم لطفشون رو شامل حال این ملت بکنند.

فلونه

غیبتم طولانی شد، ولی اگه دلیلش رو بگم حتما حق می دهید. می گویندکه در دوره شاه عباس (یا یک شاه دیگه؟) شبی از شب ها ی ماه رمضان توپچی از در کردنِ توپ سحر خوداری کرد. امیر توپ خانه او را احضار نمود و با خشم از او پرسید: « چرا توپ در نکردی؟ » توپچی با خونسردی پاسخ داد: « قربان ، به هزار و یک دلیل ، اولش آن که باروت نداشتم دوم.........» امیر توپ خانه حرفش را قطع کرد و گفت : « دلایل دیگر لازم نیست ! » 

خلاصه اینکه من باروت داشتم ولی وقتش رو نداشتم. 

یکی اینکه فلونه تشریف فرما شدند. این هم عکسش:

دوم اینکه من یک سالی هستش که شروع به درس خواندن هم کرده ام. چون در یک شرکت مالی اعتباری کار می کنم برای اینکه دانش مالی ام رو بالا ببرم Master of Applied Finance شروع کرده ام. همزمان با کار خیلی اسان نیست درس خوندن، کل آخر هفته ها رو به خودش اختصاص می ده. حالا در این خصوص بیشتر در یک پست دیگه توضیح می دهم. 

تا دخترم فعلا به کار خور و خواب و یک کارهای دیگه مشغوله من شاید یک مقدار وقت کنم یکی دو تا پست بدهم. ما اینجا دو هفته مرخصی پدرانه هم داریم که الان یک هفته از ان رو بدر کرده ام.

شاد باشید

پی نوشت: ظاهرا دوستان سنشون به کارتون خانواده دکتر ارنست قد نمی ده یا یادشون نمیاد اسم دختر کوچولوشون فلونه بوده! ما اسم دخترمون رو سارینا گذاشتیم. فلونه اسم مستعار دخترمون در این وبلاگ هستش :دی

همایش

از همه کسانی که به دومین همایش آی تی کاران ایرانی در سیدنی آمدند تشکر می کنم و امیدوارم که این روحیه را حفظ کنند. یک نظرسنجی هم آماده کرده و در لینکدین گذاشته ام به زودی برای اعضا می فرستم و پس از اینکه ملت تکمیلش کردند نتایج رو اعلام می کنم

دوست عزیزم ایمان افتخاری که هنوز از نزدیک زیارتشون نکرده ام ولی دورادور ارادت دارم در ملبورن برنامه مشابهی را برای آی تی کاران ایرانی برای فردا پنج شنبه سوم فوریه ترتیب داده اند که این لینکش است. اگر در ملبورن تشریف دارید و آی تی کار هم هستید از طریق این لینک اعلام آمادگی کنید و بروید:

http://events.linkedin.com/Iranian-Professionals-Australia-3rd/pub/545541

گروهی که ایشان در لینکدین درست کرده اند نیز این است:

http://www.linkedin.com/groups?about=&gid=3283890



دومین همایش متخصصین آی تی ایرانی مقیم سیدنی (Syper)

پارسال در ماه جون یک قراری گذاشتم برای آی تی کارهای ایرانی مقیم سیدنی تحت عنوان گروه سایپر (Syper) که مخفف Sydney Persian IT Experts هستش و در LinkedIn در حال حاضر 113 نفر عضو داره. امسال نیز مجددا همایشی گذاشته ایم برای 28 ژانویه 2011 که من اطلاعات لازم را برای اعضای گروه فرستاده ام و در صورتیکه اطلاع نداشتید می توانید این لینک را مشاهده نمایید و درصورتیکه قصد شرکت در این همایش را دارید همانجا پاسخ دهید تا هماهنگی لازم برای محل انجام گیرد. تا الان 28 نفر اعلام کرده اند در همایش شرکت خواهند داشت بنابراین برگزاری این همایش قطعی است.

در این پست قصد داشتم در خصوص فعالیتهایی که می توانیم در این گروه انجام دهیم نکاتی را ذکر کنم و اگر شما نیز پیشنهادی برای استفاده بهتر از این گروه و همایش ها دارید لطفا دریغ نکنید. اهدافی که از نظر من در این گروه می توانیم برسیم به این شرح است:

1. اطلاع رسانی در خصوص رویداد های تخصصی. اگر دوستان از جلسات و سمینارهایی که اطلاع از آن می تواند برای دوستان فعال در زمینه آی تی مفید باشد اطلاع دارند لطفا آن خبر و لینک های مربوطه را در گروه به اشتراک بگذارند. مثل این کمپ دو روزه برنامه نویسی وب مایکروسافت که در ماه فوریه برگزار می گردد.

2. اطلاع رسانی در خصوص موقعیت های شغلی: اگر شرکتی که در آن کار می کنید در حال استخدام نیروی آی تی است لطفا در گروه آن را به اشتراک بگذارید. این اطلاع برای دوستانی که دنبال کار هستند خصوصا دوستانی که تازه وارد استرالیا شده اند بسیار مفید است. شاید این امکان برای همه وجود نداشته باشد که بعنوان معرف باشند برای کسی که از نظر فنی و اخلاقی شناختی ندارند لیکن برای کسی که تازه وارد استرالیا می شود دادن یک امکان مصاحبه نیز کفایت می کند. 

3. کمک به تازه وارد ها. در گروه یک فراخوان برای کمک به تازه واردها زده ام که در این آدرس مشاهده می کنید. لطفا اگر کمکی می توانید بکنید در این محل اعلام آمادگی کنید و اگر کمکی نیاز دارید با کسانی که اعلام آمادگی کرده اند تماس برقرار کنید.

4. اطلاع رسانی های دیگر: معرفی مراجع فنی، و یا هر گونه اطلاعات مفید مناسب برای دوستان آی تی کار مقیم سیدنی می تواند در این گروه انجام گیرد.

5. همایش ها: هدف این همایش ها آشنا شدن بیشتر با کسانی است که در سیدنی در حرفه آی تی مشغول به کار هستند. این آشنایی ها احتمال اینکه در موقع نیاز بتوانید کمکی بکنید و یا کمکی دریافت کنید را بالا می برد. این هدف اصلی همایش ها از نظر من است. لطفا اگر پیشنهادی دارید اعلام کنید.

دوستانی که وبلاگی دارند و یا کسانی را می شناسند که ممکن است به این همایش علاقمند باشند لطفا در اطلاع رسانی کمک کنند.

غرق شدن قایق حامل پناهجویان ایرانی

صبح امروز در نزدیکی کریسمس آیلند قایقی حامل حدود 80 نفر پناهجوی ایرانی و عراقی به صخره ها برخورد کرد و غرق شد. طبق آمار رسمی 28 نفر کشته شده اند که احتمال دارد تعداد تلفات تا پنجاه نفر نیز افزایش پیدا کند. کریسمس آیلند جزیره ای است در شمال غربی استرالیا با فاصله بسیار زیاد از استرالیا و فاصله کمتر به اندونزی که به همین دلیل نیز عموما مورد توجه قاچاقچیان انسان است که با زندگی مردم بازی می کنند و مردم از همه جا رانده شده را با قایق ماهیگیری از مسافتی حدود 360 کیلومتر به این جزیره می آورند. دولت استرالیا نیز از مرزهای این جزیره حفاظت کرده و به قایق ها اجازه پیاده کردن مسافران را نمی دهد و موجب بوجود آمدن چنین فجایعی می شود. با این وجود دولت استرالیا اعلام کرده است که تغییری در قوانین خود در خصوص پناهجویان نخواهد داد. بیش از 4 هزار نفر سال گذشته به این روش وارد استرالیا شده اند و دولت کوین راد به دلیل این مسئله توسط حزب مقابل مورد انتقاد بود.

ببخشید بعد از این غیبت طولانی با خبر مرگ برگشتم، ولی واقعا این حادثه ناگوار رو لازم دیدم بنویسم یک موقع به سر کسی نزنه از روش های غیر قانونی پاشه بیاد.

نمایشگاه آثار تجسمی در کنار دریا 2010

نمایشگاه آثار تجسمی در کنار دریا امسال از امروز 28 اکتبر 2010 تا 14 نوامبر در مسیر ساحل Bondi تا Tamaramaبرقرار است. این هم وب سایتش (http://sculpturebythesea.com). پارسال هم این پست رو داده بودم. با توجه به اینکه الان هوای سیدنی بسیار بهاری است، لذت قدم زدن در این مسیر زیبا به همراه یک مقدار هنر را از دست ندهید.

ضمنا این شنبه (30 اکتبر 2010) داود آزاد در سیدنی کنسرت دارد. بلیط های آن در سوپرمارکت های ایرانی قابل تهیه است. 

آخر هفته طولانی!

این هفته یک روز تعطیلی داریم و به قول معروف Long Weekend است، دوشنبه تعطیلی روز کارگر (Labour day) هستش. این چند روز برنامه های مختلفی هست که سرگرم شوید. یکیش فستیوال رقص امریکای لاتین هست بنام Fiesta در دارلینگ هاربر، جمعه شب و کل سه روز آخر هفته (1 تا 4 اکتبر) این فستیوال برقرار است. برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه نمایید.

این سه روز در Manly نیز فستیوال جاز هست ، یک سر هم اونجا بزنید. این هم لینکش.

اگر هم کنبرا رفتید یک سری به باغ Cockington Green Gardens هم بزنید. یک باغی است که ماکت جاذبه های توریستی جاهای مختلف دنیا رو داره، ماکت تخت جمشید هم هست. 

نمایشگاه گل Floriade در کانبرا

از دیروز یازده سپتامبر 2010 نمایشگاه گل Floriade در پارک Commonwealth در کانبرا شروع شده و تا 10 اکتبر ادامه خواهد داشت. اگر تا حالا کانبرا نرفته اید فرصت خوبی است برای اینکه یک سری بزنید. شهر زیبایی است و متفاوت با سیدنی. کسانی که در سیدنی زندگی می کنند و وسیله دارند می تونند یک روزه بروند و برگردند. ما پارسال رفتیم و یاد جشن لاله های گچسر رو گرامی داشتیم! برای اطلاعات بیشتر به سایت Floriade مراجعه نمایید.

موسسات و امور خیریه در استرالیا

دیروز روز Jeans for Genes بود و بیشتر شرکت هایی که پوشش مجازشان (منظورم Dress Code است، مترجم گوگل حجاب ترجمه می کند) رسمی است دیروز اجازه می دادند که جین بپوشید به شرط اینکه به موسسه خیریه که بانی این حرکت است کمک کنید. این موسسه خیریه این مبالغ را صرف تحقیقات پزشکی در زمینه پزشکی می نماید. به گفته سایت این موسسه از هر بیست نوزاد یکی از آنها با مشکل ژنتیکی متولد می گردد. پارسال هم برای آتش سوزی ایالت ویکتوریا توی شرکتمون می خواستند کمک جمع آوری کنند یک روز رو اعلام کردند که می تونید در عوض کمکی که می کنید جین بپوشید! 

یک موسسه ای اینجا هست بنام Movember که البته در سطح جهانی فعالیت می کند. هدف اصلی این موسسه خیریه جلب کردن توجه مردم به بیماریهای خاص مردان ( بالاخص سرطان پروستات) و تلاش در جهت تحقیقات پزشکی در این زمینه و اقداماتی جهت کاهش اثرات این بیماریهاست. روشی که این موسسه برای جمع آوری کمک استفاده می کند تشویق مردان برای سبیل گذاشتن (که معمولا نوع چخماقی آن طرفدار زیاد دارد!) از ابتدا تا انتهای ماه نوامبر هر سال است. و در شرکت ما پارسال کسانی که سبیل گذاشته بودند اومدند و کمک های ملت رو جمع کردند. یک سری همایش ها هم در آخر نوامبر می گذارند که بیشتر به این قضیه حالت سرگرمی بدهند. مطابق اعلام سایت این موسسه حدود 60 میلیون دلار در عرض شش سال در کل دنیا جمع آوری گردیده است.

نکته ای که از نظر من جالب است تفاوتی است که بین امور خیریه اینجا و ایران وجود دارد. یک جورایی موسسات خیریه شون هم تخصصی تر هستند و هم کمک کردن رو هم تبدیل به یک سرگرمی می کنند. توی ایران غیر از کمیته امداد که برای برای خودش غول اقتصادی شده موسسات خیریه بزرگ که در سطح کشور شناخته شده باشند خیلی کمند و شاید بتوان موسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان (محک) و آسایشگاه کهریزک رو نام برد که بیشتر با به رحم آوردن دل مردم نسبت به جمع اوری کمک اقدام می کنند. برنامه هایی مثل بیایید شادیهایمان را قسمت کنیم هم یک جورایی باز تو همین مایه هاست.

خوب است بدانید در استرالیا کمک هایی که به خیریه (Charity) می کنید را می توانید برای برگشت مالیاتی استفاده کنید و به این ترتیب اگر قسمت بالای حقوقتان مثلا شامل 38 درصد مالیات می شود، 38 درصد کمکی که کرده اید برمی گردد!

نمایشگاه هنری دو سالانه سیدنی

هفدهمین نمایشگاه هنری دو سالانه سیدنی (Biennale of Sydney) در موزه هنرهای معاصر سیدنی (Museum of Contemporary Art) و جزیره کاکاتو (Cockatoo Island) و یک سری جاهای دیگه سیدنی از 12 می شروع شده و تا اول آگوست ادامه دارد. این نمایشگاه شامل هنرهای تجسمی، ویدیو، نقاشی و ... می باشد. فری رایگان برای رفتن به جزیره کاکاتو در طول مدت برگزاری نمایشگاه برقرار است. شاید برقراری ارتباط با یک سری از کارهای هنری راحت نباشد، به نظر من ارزشش رو داره حداقل به همین بهانه هم که شده یک سر به جزیره کاکاتو بزنید. این جزیره بسیار کوچک قدیم ها (از 1839) بعنوان زندان استفاده می شده و بعد ها بمدت 50 سال کارگاه کشتی سازی در آن برقرار بوده است و محیط کاملا صنعتی دارد. دالان هایی که داخل سنگ کنده شده و بعنوان سیلو استفاده می شده را نیز حتما بازدید نمایید. همچنین تعدادی از اثار هنری از یک خانم ایرانی الاصل مقیم لندن بنام شیرازه هوشیاری نیز در این نمایشگاه موجود می باشد.

اولین زن نخست وزیر در تاریخ استرالیا امروز به قدرت رسید.

کوین راد که در یکی دو ماه اخیر بدلیل چالش هایی که از طرف رهبر حزب لیبرال تونی ابوت برایش ایجاد شده بود و به خاطر کارهایی که در زمان انتخابات قولش را داده و نتوانسته عملی کنه، محبوبیتش به شدت کاهش پیدا کرده بود و به نظر می رسید که در انتخابات اکتبر امسال موجب شکست حزب کارگر شود، توسط معاونش، خانم جولیا گیلارد 48 ساله، متولد ولز (بریتانیا) و بزرگ شده استرالیا به چالش کشیده شد و استعفا داد و خانم گیلارد رهبر حزب کارگر و اولین نخست وزیر زن تاریخ استرالیا شد. عمو کوین در کنفرانس خبری در حالیکه کارهایی را که انجام داده لیست می کرد و به آنها افتخار می کرد اشکش هم یک جاهایی دراومد. به نظر می رسه خانم گیلارد بهتر بتونه با تونی ابوت کل کل کنه و شاید بتونه حزب کارگر رو در انتخابات ماه اکتبر نجات بده.


اولین گردهمایی گروه آی تی کاران ایرانی مقیم سیدنی Syper

شش ماه پیش یک گروهی رو در Linked In ایجاد کردم برای IT کارهای ایرانی مقیم سیدنی که در این پست اطلاع رسانی کردم. قدم بعدی این هستش که یک گردهمایی بگذاریم که دوستان متخصص IT همدیگر رو بشناسند و شاید هم به کار همدیگه بیایند یا به اصطلاح Networking کنند. این حرکت اگر موفق باشه اینطور گردهمایی ها می تونه محلی باشه برای کمک به دوستانی که جدیدا به استرالیا اومده اند و مهمترین دغدغه شون پیدا کردن کار هستش. این کمک می تونه کمک فکری و یا نظر دادن در مورد نوشتن رزومه و یا اطلاع رسانی در خصوص جاهایی که در حال حاضر استخدام می کنند و یا معرفی کردن به محل کار خودشان و ... . برای دوستانی که مدت زیادی است اینجا هستند نیز فرصتی است برای گسترش Network شان.

این لینک Event ی است که در سایت Linked In ایجاد کرده ام. قرار ما پنجشنبه 17 جون 2010 ساعت 6 عصر در Starbucks Coffe حوالی Circular Quay (انتهای Pitt St) است. لطفا اگر به این گروه ملحق می شوید از طریق همین لینک اطلاع دهید. ایده ای هم اگر دارید برای ساخت بخشیدن بهتر به زمان لطفا دریغ نکنید. ایده ما فعلا اینه که آشنا شویم و قهوه بخوریم و صحبت کنیم.

فستیوال Vivid Sydney

فستیوال Vivid Sydney از 27 می شروع شده و تا 21 جون ادامه دارد. در واقع فستیوال نور و موسیقی هستش و در این مدت هر شب از ساعت 5.30 به بعد روی اپرا هاوس و ساختمانهای قدیمی شهر (که عمدتا در خیابان Mcquarie از هاید پارک تا اپراهاوس واقع شده اند) با پروژکتور تصاویر مختلفی می اندازند که عکس های بسیار خوبی می شه گرفت. بد نیست فرصت داشتید یک قدمی اون طرف ها بزنید. اطلاعات بیشتر رو از این سایت بگیرید.

روابط ایرانیان استرالیا / سیدنی

راستش تعمیم دادن بدون سند و مدرک رو منطقی نمی دونم ولی بر اساس آنچه که در سایر وبلاگها خوانده ام شاید بشه حتی به ایرانیهای خارج نشین هم تعمیم داد. به هر حال عنوان شاید خیلی مهم نباشه و من هم روش تاکید ندارم.

با توجه به گسترش مهاجرت ایرانی ها از طریق ویزای مهارتی به نظر می رسد بیشتر این افراد بتوانند به راحتی باهم ارتباط برقرار نمایند چون در یک محدوده سنی هستند، عمدتا از قشر متوسط جامعه هستند، از نظر مالی هم در سطح متوسط بوده و خیلی هنر کرده باشند یک آپارتمان در ایران دارند و از نظر سطح تحصیلات تقریبا یکسان و عمدتا در رشته های مهندسی هستند ولی متاسفانه باید گفت که این موارد اگرچه در روزهای اول برای برقراری ارتباط کمک می کند آفت های زیادی وجود دارند که مانع ادامه این روابط می شوند و در موارد متعددی بصورت مستقیم یا غیر مستقیم شاهد از هم پاشیدن روابط بوده ایم. در این پست من سعی دارم این آفت ها رو از دیدگاه خودم بررسی کنم و امیدوارم که این افرادی که به نوعی برگزیدگان جامعه ما هستند بتوانند با توجه ویژه به این آفت ها از اتفاقات و برخورد های ناخوشایند جلوگیری نمایند:

1. ایرانی بودن به عنوان نقطه مشترک ارتباط

آدمها نیاز به صحبت کردن دارند، وقتی قدم به خاک غربت می گذارید و نمی توانید به صورت موثر با ناهمزبانان ارتباط برقرار کنید دیدن یک هموطن کلی روحیه بهتون می ده، و همینه که هر کسی رو که می بینید قیافه اش به ایرانی می خوره، سریع باهاش ارتباط برقرار می کنید و خیلی سریع هم این رابطه رو عمیقش می کنید. دعوت برای شام و ناهار و دعوت متقابل و دور هم جمع شدن ها در پارک و ... . در ماه های اول خیلی خوبه، به مدد وجود هموطنان احساس دلتنگی زیادی هم ندارید و همه چی آرومه! که کم کم متوجه می شوید که اخلاق و رفتارتان همدیگر رو اذیت می کنه، راه پس و پیش هم ندارید، ظاهر رو نگه می دارید ولی در باطن نمی تونید تحمل کنید و یک جایی مشکل می زنه بیرون و رابطه به هم می خوره.

دلیل اصلی ناموفق بودن ارتباط اینه که نقطه مشترکی غیر از ایرانی بودن ندارید، اگر تو ایران بودید ارتباط با چنین کسانی رو در حد سلام و علیک نگه می داشتید و وارد جمع خانوادگی تون نمی کردید. 

2. دخالت در کار دیگران و عدم رعایت فاصله مجاز

انسانها بدلیل ضعف های خود از صمیمیت می ترسند، شما به هر کسی اجازه نمی دهید بیشتر از حدی که برایش قائل شده اید جلو بیاید و به ضعف های شما پی ببرد. متاسفانه ما ایرانی ها در مقایسه با غربی ها خیلی کار به کار همدیگه داریم، خیلی دوست داریم سر از کار دیگران در بیاریم و یک جاهایی بیشتر از حد مجاز جلو می ریم. کسانی که مهاجرت کرده اند هم یکی از دلیل هاشون اینه که از احساس خفقانی که در ایران داشتند خلاصی پیدا کنند. اینجا با این رفتارهایی که ماها می کنیم احساس می کنند که دارند پاییده می شوند. خوب یک جایی می زنند زیر همه چی و از خیر این ارتباط می گذرند. نمونه خیلی بارز این مشکل در بحث لباس پوشیدن خانم ها پیش می آید، برای یک خانمی که از ایران اومده و در انتخاب لباس های راحت تر تکلیفش با خودش هم مشخص نیست تحمل بار سنگین نگاه ها و بعضا طعنه های هموطنان کار آسانی نیست. 

3. غیبت و تمسخر دیگران

نیازی به توضیح بیشتر نیست، یک تفریح ناسالم است که متاسفانه دوستان این ویژگی ناخوب رو نیز به همراه خود میارند این ور دنیا. نمی گم غیر ایرانی ها این کار رو نمی کنند، حداقل به خاطر دیدگاهی که همینطوری بین ایرانیها رایج است احساس بر این است که غیر ایرانی ها کمتر از این کارها می کنند. در ارتباط با غیر ایرانی ها حداقل در ظاهر شما متوجه چنین مسئله ناخوشایندی نمی شوید، نمی دونم شاید بعدا زبان انگلیسی مان خوب شه بفهمیم که همون قضیه اینجا هم هست. به هر حال فرقی در اصل مسئله نمی کند و آن اینست که غیبت و حرف زدن پشت سر دیگران از آفت های اصلی ارتباط بین ایرانیهای مهاجر است و خیلی ها هم به همین دلیل از هموطنان خود گریزانند.

4. سوء ظن به دیگران

حرف کوچکی که به یکی زده اید از یکی دیگه می شنوید و اطمینان حاصل می کنید که اونها در اوقات فراغتشون در مورد شما حرف می زنند! این قضیه به همراه یک مقدار تخیل امان از شما می برد و کم کم رابطه ای که قرار بود جایگزین دوری از وطن باشد تبدیل به یک واقعیت عذاب آور می شود.

5. کلاس

یک بیماری بسیار شایع در بین ایرانیان مهاجر سندرم کلاس است. این بیماری بسیار مسری است و به محض اینکه یکی شروع می کنه به کلاس گذاشتن بقیه افراد نیز (نه همه) شروع می کنند. این بیماری با زگیل نیز رابطه مستقیم دارد و بعضی ها با دیدن کلاس گذاشتن دیگران زگیل در می آورند. علائم زیر نشان دهنده ابتلا به سندرم کلاس می باشد:

الف - استفاده زیاد از کلمات انگلیسی در هنگام تکلم به زبان فارسی

بعضی ها از هواپیما پیاده نشده زبان انگلیسی شون شکوفا می شه، Ticket ترن می خرند، یک کاری انجام دادند نشد یک بار دیگه Try می کنند و خونه Rent  می کنند و سوار Lift می شوند و ... . مرحله پیشرفته ترش That's it و جمله های کوتاه است. مرحله حادش هم اینه که می فرماید با خودم گفتم Oh my god. that's gonna kill us یعنی این که ما با خودمون هم انگلیسی فکر می کنیم. البته وقتی می بینید طرف چه زوری می زنه تا یک جمله انگلیسی جور کنه می فهمید که چنین چیزی واقعیت نداره و ایشان فقط دچار بیماری فوق الذکر هستند. این وسط حواستون به اونهایی که با شنیدن این حرف ها دارند زگیل در میارند هم باشه.

ب - فخر فروشی به خاطر ثروت

ما خونه مون جردن، نیاوران، فرمانیه ... بوده، کت و شلوار زیر میلیون نمی خریدیم. از این صحبت ها. شما هم تعجب می کنید که این صحبت ها توسط کسی که به طور مشخص در سطح اجتماعی متوسطی بوده مثل خودمان و بقیه دور و بریهایمان بوده است مطرح شود؟ اصلا شما وضعتون خوب بوده، که چی؟ جای افتخار داره؟ 

ج - غرب زدگی (برای استرالیا می شه شرق زدگی)

بعضی از مهاجرین عزیز نیز کلاس را در این می دانند که بگویند همه چیز ایران اخ بوده و همه چیز اینجا خوبه! می گویند ایران هم جا بود، خراب شه الهی! اون از وضع خیابونهاش، اون از وضع .... یکی نیست بهشون بگه بابا جان آخه چاله چوله های خیابان های سیدنی بیشتر از تهران نباشه کمتر نیست! حداقل یک مثال دیگه بزن. بعضی از دوستان نیز نقل و نباتشون اینه که هی بگند ایرانیها اینطوریند ایرانیها اون طوریند، یکی هم نیست که بهشون بگه ببخشید شما از کجا تشریف آورده اید؟ یا فقط استثنائش شما هستید. بیشتر کسانی که مهاجرت کرده اند هنوز یک حب وطنی در دل دارند، خوب این حرف ها رو می شنوند احساس می کنند دارید بهشون توهین می کنید دیگه!

د - به رسمیت نشناختن حضور یک نفر دیگر در جمع

یک حالت دیگر هم قضاوت در مورد دیگران در برخورد اول و به رسمیت نشناختن او در جمع است. ممکن است حتی خودتان بنده خدا رو دعوتش کرده باشید ولی یک طوری سر و سنگین باهاش برخورد کنید که طرف دیگه دور و بر شما پیداش نشه. البته این احساس ممکنه واقعی نباشه و شما ممکنه واقعا قصد ضایع کردن یا نادیده گرفتن ایشان را نداشته باشید. به هر حال رابطه پیچیده می شه. سری بعد هم طرف مقابل سر و سنگین می شه و ممکنه در نهایت رابطه از هم بپاشه.

این بیماری علائم دیگری نیز دارد که در این مقال نمی گنجد.

این پست خیلی طولانی شد، هدفم از مطرح کردن این قضیه این نبود که رو منبر رفته باشم و بگم ایرانیها اینطوریند! و من مستثنا هستم، اتفاقا معتقد هستم اگر شما یک مسئله ای رو در دیگران خوب تشخیص می دهید بدانید که شما خودتان به احتمال قوی همان مسئله را دارید. حتی اگر لحن صحبتم نشون نمی ده اینها رو من خودم هم نیز دارم.  به هر حال اینها آفت های ارتباط بین هموطنان مهاجر ما هستند و این موارد بر اساس تجربه خودم و دوستان می باشد. به نظرم توجه قدم اول برای اصلاح است. امیدوارم که فقط تونسته باشم توجهتون رو به این قضیه بسیار مهم جلب کرده باشم. 

ایرانیان استرالیا / سیدنی

طبق آمار سال 2006 تعداد ایرانیان (متولد ایران) مقیم استرالیا 22550 نفر و با در نظر گرفتن متولدین استرالیا و دورگه ها 23570 نفر بوده است که 50.6 درصد آنها ساکن سیدنی، 18.3 درصد ساکن ملبورن، 9.4 درصد ساکن پرث، 7.6 درصد ساکن آدلاید و 5.4 درصد ساکن بریزبین بوده اند. طبق همین آمار 32 درصد مسلمان، 25 درصد بهایی، 20 درصد مسیحی،  10 درصد بی دین و بقیه در ادیان دیگر بوده و یا اظهار ننموده اند. (مرجع اینجا و اینجا)

ایرانیهای استرالیا رو به دو بخش قدیمی و جدید می شه تقسیم بندی کرد. قدیمی تر ها عمدتا از طریق پناهندگی مهاجرت نموده اند. بر اساس آمار سال 2007-2008 تعداد 302 نفر ایرانی ویزای بشردوستانه (پناهندگی) گرفته اند(مرجع). همچنان که از ادیان ایرانیهای مقیم استرالیا بر می آید یک چهارم ایرانیهای استرالیا را هموطنان بهایی مان تشکیل می دهند و تا جاییکه من اطلاع دارم بهایی ها در مقایسه با سایر جمع ها (کامیونیتی های) ایرانیها اتحاد بهتری باهم دارند. بهایی ها در سیدنی یک معبد بسیار بزرگ دارند که در  Mona Vale Road قرار دارد. (لینک)

یک سری از قدیمیها نیز با پناهندگی های سیاسی به استرالیا مهاجرت نموده اند که بر اساس شنیده ها عمدتا کردها هستند. بعضی از این هموطنان هنوز هم فعالیت سیاسی انجام می دهند و حتی نسبت به برقراری کنسولگری ایران در سیدنی و حتی برنامه هایی که توسط سفارت ایران در استرالیا مخالف و بدبین هستند و معتقدند سفارت ایران کار جاسوسی انجام می دهد. (اینجا رو ببینید) شاید هم واقعا هست! (اینجا رو ببینید). قرار نبود بحث سیاسی کنیم، علاقه ای هم نداریم. ایرانیهای قدیمی تر در سیدنی عمدتا در مناطق پاراماتا و اوبرن ساکن هستند. اوبرن جو خاورمیانه ای دارد و عرب و ترک زیاد دارد و خانم های محجبه به وفور در این منطقه دیده می شوند. بیشتر رستوران ها و فروشگاه های ایرانی نیز در این منطقه هستند. 

ایرانیهای جدیدتر که عمدتا از طریق ویزای مهارتی (Skilled) و ویزای دانشجویی وارد استرالیا می شوند. تعدادی نیز در سالهای گذشته با ویزای Working Holiday آمده و اینجا ماندگار شده اند. بنابراین عمده مهاجران ایرانی جدیدتر را قشر جوان تشکیل می دهند. بر اساس آمار سال 2008-2009 تعداد 1400 نفر مهاجر ایرانی ویزای مهارتی دریافت نموده اند (مرجع). این قشر از مهاجرین ایرانی به نسبت شرایط بهتری داشته و پس از مشغول شدن در کار مورد نظر خود زندگی نسبتا آرامی را تجربه می نمایند. عمدتا به دلیل تفاوت سطح تحصیلات و دیدگاه ها و سن با مهاجرین قدیمی تر رابطه زیادی برقرار نمی کنند و در مناطق متفاوتی نیز زندگی می کنند. در سیدنی مناطق Hornsby و Ryde پذیرای تعداد زیادی از مهاجرین جدید ایرانی است. 

پست بعدی در خصوص رابطه متقابل مهاجران ایرانی جدید خواهد بود.

خواندنی های مناسب برای دوران بارداری!

یک کتابی هست بسیار مفید برای خانم های باردار بنام Having a baby. این کتاب توسط دپارتمان بهداشت نیو ساوث ولز ( NSW Department of Health ) تهیه شده و معمولا زمانی که یک خانم باردار تشکیل پرونده می دهد برایش ارسال می کنند. نسخه Pdf آن را می توانید از اینجا دانلود کنید. یک کتابچه خلاصه هم در همین خصوص هست که از اینجا قابل دریافت است.

امارات بد اتحاد خوب

برای پرواز از تهران به سیدنی و برعکس انتخاب های متعددی وجود دارد. هواپیمایی امارات (از طریق دوبی) ، الاتحاد (از طریق ابوظبی)، قطر (از طریق دوحه) و ایران ایر (از طریق مالزی) از جمله این انتخاب ها هستند. پرواز از طریق مالزی ارزان تر در میاید لیکن بدلیل اینکه هر دو پرواز مال یک شرکت نیست در صورت تاخیر پرواز اولی، ممکن است دردسر ایجاد شود و علاوه بر اون از جان خود که سیر نشده اید! هواپیمایی قطر نیز به نظرم قیمتش بالاتر در میاد و پروازهاش کمتره، کسی رو هم سراغ ندارم تجربه اش کرده باشه. بنابراین بهترین گزینه ها الاتحاد و امارات هستند و تعداد پروازهایشان در طول یک هفته نیز زیاد است.

هواپیمایی امارات معمولا یک مقدار گران تر است، البته برای سیدنی به تهران بعضا بدلیل تخفیف هایی که قائل می شود ارزان تر از الاتحاد در میاید. هواپیمایی الاتحاد خیلی قیمت هایش را دست نمی زند. در کل ما تا جایی که می دونستیم و تعریفی که می شنیدیم مردم برای هواپیمایی امارات کلاس خاصی قائل بودند. ما پرواز اولی که از ایران آمدیم با الاتحاد بود و بسیار راضی بودیم این سری گفتیم با امارات بریم ببینیم چه تفاوتی داره. موقع Check in که به وزن بار که سه کیلویی بالاتر بود (سی کیلو بار مجاز بود ما سی و سه کیلو داشتیم) گفتند که کیلویی 50 دلار اضافه بارتون می شه و مجبور شدیم مقدار اضافه رو خالی کنیم. به یک کیلو هم رحم نمی کردند در ایران یک کیلو اضافه بود گفتند خالی کنید. 

در خصوص فضای بین صندلی ها هم بطور مشخص هواپیمای الاتحاد راحت تر بود و فاصله بیشتری در مقایسه با امارات بین صندلی ها وجود داشت. از نظر برخورد مهماندارها نیز به نظر من الاتحاد بهتر بود و مهمتر از همه اینها این که در هواپیمایی الاتحاد راه به راه خوردنی و نوشیدنی می آوردند و از این نظر کم نمی گذاشتند. میوه هم در پشت هواپیما روی سبد گذاشته بودند می تونستید هر وقت خواستید بروید و بردارید. به هر حال در یک پرواز 14.5 ساعته (دوبی/ابوظبی به سیدنی) چنین پذیرایی لازم است. ولی در هواپیمایی امارات یک صبحانه در ابتدا و یک ناهار در آخر پرواز دادند و یک خوردنی سبک در وسط پرواز. یعنی بین هر دو پذیرایی 5 تا 6 ساعت فاصله می افتاد. خلاصه اینکه علیرغم اینکه ما یک وعده دیگه هم درخواست کردیم و یک خوردنی سبک دادند باز هم گرسنکی کشیدیم. پیشنهاد می کنیم اگر با هواپیمایی امارات عازم هستید یک مقدار نون و پنیر هم با خود بردارید. 

البته من الاتحاد دو سال پیش رو با امارات الان مقایسه کردم. دوستانی که یک سال پیش با امارات رفته اند راضی بودند احتمالا جدیدا خسیس شده باشند و امیدوارم که الاتحاد هنوز کیفیت سرویسش را حفظ کرده باشد. البته با توجه به تجربه اخیر عارف با الاتحاد به نظر می رسد الاتحاد هنوز خوب است. 

من هنوز پورسانتی از الاتحاد نگرفته ام ولی اگر می خواهند پیشنهاد بدهند لطفا سریعتر، وگرنه این پست رو حذفش می کنم :)


نژاد پرستی در ایران و استرالیا

برگشتیم سیدنی و می تونم بگم من و همسرم هر دو اینجا احساس آرامش بیشتری می کنیم.

یکی از مسائلی که توجهم به آن جلب شد حساسیت شدید در آذربایجان و خصوصا جو دانشگاه تبریز روی بحث نژاد و زبان است که در حال حاضر به صورت حمایت شدید از تیم تراکتور سازی تبریز (تراختور) ظهور پیدا کرده است. در حالیکه تلاش می کردم برادرم را قانع کنم که این مساله رو بی خیال شده و سرش به درسش باشه، علاقمند هم بودم که دلیل این حساسیت ها رو درک کنم. با یکی دو تا مقاله (یکیش این) که بسیار منطقی این موضوع را بررسی کرده بودند من هم حساسیت هایم بیشتر شد و راه حل خروج از این مساله در یکی از مقاله ها حرکت به سمت اداره کشور به صورت فدرال عنوان شده بود که به نظر می رسد راه حل مناسبی باشد.

بعد از برگشت از تبریز واقعا حساسیت هایم نسبت به بحث نژاد پرستی بالا رفته بود و واقعا به راحتی می توانستم مسائلی که ریشه کاملا نژاد پرستانه داشته و مطابق آن مقاله ها بصورت تعمدی و از زمان رضاخان شروع شده است را ببینم. برای مثال فیلم پوپک و مش ماشالله را دیدیم که بطور مشخص فیلم سطح پایینی بود و ارزش وقت گذاشتن نداشت لیکن بحث ترک بودن مش ماشالله همان نکته ای است که یک فیلمنامه نویس بدلیل کمبود سوژه خنده دار به آن رو آورده است و اگرچه ممکن است لبخند رو بر لبان عده ای از مردم بیاورد موجب افزایش خشم و نارضایتی یک قوم می گردد. مشکل اینجاست که در سیستم قضایی تعریف درستی از توهین وجود نداشته و برای آن مجازات مناسبی در نظر گرفته نشده است و یک زبان یا لهجه می تواند به راحتی دستمایه تمسخر ( یا به قول بعضی ها طنز) قرار گیرد.

بحث هایی که در آذربایجان مطرح می شود و به خاطر بی فکری مسئولین به سمت جدایی طلبی افراطی پیش می رود تنها با تغییر یک سری پیش فرض ها قابل حل خواهد بود. البته ناگفته نماند که همین افراطی گری نیز موجب بروز نژاد پرستی در جهت معکوس آن می گردد. و به نظر من نژاد پرستی از هر نوع آن برای جامعه یک سم مهلک است.

یکی از همکاران استرالیایی می گفت بیست سی سال پیش جو استرالیا کاملا نژاد پرستانه بود و کسی با ظاهر آسیایی ( چینی/ کره ای ...) خیلی در جامعه راحت نبود. ولی الان بدلیل قوانین مناسبی که هست و رعایت هم می شود شما نژاد پرستی رو حداقل در ظاهر نمی بینید و مسایل نژاد پرستانه سریعا تبدیل به تیتر روزنامه می شوند. چند وقت پیش توی یک محیط کاری یک چینی از سوسک ترسیده بود و همکارش بهش گفته بود که "از سوسک ترسیدی؟ شما که این رو می خورید؟!" و چینیه از همکارش شکایت می کنه و منجر به اخراج ایشان از محل کارش و جریمه نقدی سنگین می گردد. چنین چیزی از نظر ما توهین که نه فقط یک شوخی خیلی معمولی است، و تفاوت قضیه همینجاست.

وطن

گفتیم بعد دو سال زندگی در استرالیا یک سری به ایران بزنیم. توی این دو سال علیرغم اینکه بسیار از محیط و شرایط زندگی در استرالیا راضی بودیم یک سری چیزها رو هم از دست داده ایم. دوری از خانواده و دوستان مهمترین اونهاست. بعدیش میره رو خوردنی هایی که در استرالیا نمی شه تجربه اش کرد. مثل نان سنگک با ماست چکیده موسیردار کاله، نان بربری با خامه پاک، ... . توصیف این لذتها سخته، باید مجدد تجربه اش کنید.

نکته جالبی که موقع ورود متوجه می شوید طرز رانندگی در ایران هست که واقعا فکر می کنید هر لحظه قراره تصادف بکنید. من خودم هم موقع رانندگی در ایران فاصله از ماشین جلویی رو زیاد رعایت نمی کردم ولی الان دیگه چشمهامون عادت کرده به اینکه وقتی پشت چراغ قرمز می ایستیم باید کف لاستیک عقب ماشین جلویی رو ببینیم. در حالیکه در ایران این مقدار فاصله در موقعی که با سرعت بالا حرکت می کنند نیز رعایت نمی شه. حرکت بین خطوط بدون راهنما و ... نیز باعث می شه بفهمیم برای چی وقتی یک خارجی به ایران میاد اینقدر از رانندگی تو ایران تعجب و وحشت می کنه. رد شدن از خط عابر هم داستانی داره، عملا وجود یا عدم وجود خط عابر تو خیابونهای ایران هیچ فرقی نمی کنه، در هر دو صورت باید مواظب باشید و بدوید، بر خلاف استرالیا که می تونید بدون توجه به اینکه ماشینی میاد یا نه از خط عابر رد شوید، چون مطمئن هستید که براتون وا می ایستند.

نکته جالب دیگه که در روز اول برای من اتفاق افتاد این بود که با این دیدگاه که قیمت ها نسبت به قبل حداکثر باید سی چهل درصد بالاتر رفته باشند یک پولی تو جیبم گذاشتم و رفتم صبحانه تهیه کنم و واقعا از اینکه نون بربری (خشخاشی!) از 100 تومان به 300 تومان و خامه کوچک از 150 تومان به 450 تومان افزایش پیدا کرده شوکه شدم و واقعا حس اصحاب کهف بهم دست داد. این یعنی 3 برابر در دو سال که معادل 75% در هر سال هستش. بعدا یک سری به فروشگاههای لباس و ... هم زدیم. همینطوریه، افزایش زیاد شاید نه به این شدت ولی به هر حال به دلیل اینکه نرخ دلار ثابت نگهداشته می شه قدرت خرید ما نیز که درآمد دلاری داریم کاهش پیدا کرده، یک جاهایی می بینید که نمی صرفه از ایران بخرید و ببرید. البته در خصوص پوشاک اگر با قیمت های اصلی استرالیا مقایسه کنید هنوز می صرفه از ایران لباس بخرید و ببرید ولی قیمت های حراجی های اونجا رو در نظر بگیرید در ایران هم یک جورهایی همون قیمت در میاد.


فعالیت های اجتماعی مناسب برای مهاجران

می پرسند چرا یکی دو ماهه نیستم. راستش داشتم زندگی می کردم. پست های اساسی انرژی و زمان می بره. این مدت رو یک مقدار سعی می کردم از هوای بسیار عالی سیدنی لذت می بردم. یک چند وقت بود که عصر ها دور پارک وایتارا یک ساعتی قدم می زدیم و دو روز در هفته هم همانجا با دوستان ایرانی گل کوچک می زدیم. سینما آزادی، کنسرت آذری و ... را هم از دست ندادیم و کنسرت فاتح و شجریان را هم انتظار می کشیم. یکی دو تا جلسه فنی هم پیدا کردم و شرکت کردم که حالا داستانش رو می گم. خلاصه ملالی نیست.

حالا برای خالی نبودن عریضه یک سایت مفید معرفی کنم که برای دوستانی که در هر گوشه این جهان خاکی هستند ممکن است بدرد بخورد. سایت Meetup سایتی است برای قرار گذاشتن. هر کسی می تونه در هر زمینه ای که علاقه دارد تو این سایت گروه تشکیل بده و قرار بگذاره و ملت بیان عضو گروهش بشوند و مشخص کنند که در گردهمایی که در زمان معین شده ترتیب داده شده شرکت خواهند کرد یا نه و این سایت برای یادآوری می تونه مثلا یک روز قبل براتون ایمیل یادآوری بفرسته و ... خلاصه اینکه این سایت بسیار عالی است برای اینکه یک گروه در زمینه مورد علاقه خودتان پیدا کنید و استفاده کنید و به قول ما خارجی ها یک ذره Socialize بشوید. دوستانی که تازه مهاجرت کرده اند می تونند به نیت تمرین زبان انگلیسی گروه های مناسبی پیدا کنند.

خلاصه اینکه من خودم گروه Sydney Data Miners رو از یک سال و نیم پیش پیدا کرده بودم ولی نرفته بودم جلسه قبلی شان را رفتم جلساتش توی گوگل تشکیل می شه.بسیار خوب و مفید بود چه از نظر فنی، چه تمرین مکالمه انگلیسی و چه برقراری ارتباط با چند نفر که در این زمینه کار می کنند. گروه Sydney Oracle Meetup یکی دیگه از گروه هایی است که می تونه مفید باشه، من تا حالا نرفته ام. گروه های عکاسی، یوگا، چینی های مقیم مرکز و خیلی موضوعات دیگر در این سایت یافت می شود. مورد خوب دیدید تو همین پست کامنت بذارید ملت استفاده کنند.

فستیوال سیدنی

قرار بود بهزاد مسئول عشق و حال در سیدنی باشه، ولی اطلاع رسانی فستیوال سیدنی رو فقط تو فیس بوک انجام داده خبری تو وبلاگش نیست. بدلیل ضیق وقت این رو من خودم فعلا پوشش می دم بقیه رو از خودش پیگیری کنید. فردا شنبه 9 ژانویه افتتاحیه فستیوال سیدنی است و شش هفت جا در مرکز شهر برگزار می شه. قضیه کلا موسیقی و حرکات موزون هستش. پارسال ما رفتیم خوب بود، 16 ژانویه هم آهنگساز جایزه اسکار گرفته موسیقی فیلم میلیونر زاغه نشین می آید پاراماتا پارک و بقیه اش رو هم از قسمت Free سایت فستیوال سیدنی ببینید. 

پیشرفت زبان انگلیسی پس از مهاجرت

قبل از اینکه بیاییم استرالیا همه می گفتند و ما هم باور داشتیم که مشکل زبان انگلیسی بعد شش ماه تو محیط بودن برطرف می شه و دیگه بعد از اون همه چی ردیف خواهد بود. یک سال و نیم می شه که اینجا هستیم فقط می تونم بگم تغییر محسوس در مهارت شنیداری (Listening) حاصل شده و در صحبت کردن علیرغم اینکه به هر حال گلیم خودمون رو از آب بیرون می کشیم خیلی احساس رضایت نمی کنیم و هنوز صحبت کردن به زبان انگلیسی انرژی زیادی می برد. شاید یک دلیلش اینه که گفته اند اگر تو محیطش باشی و ما واقعا تو محیط نیستیم! عملا انگار داریم تو ایران زندگی می کنیم، چون اکثر کسانی که باهاشون ارتباط داریم دوستان ایرانی هستند.

یکی از دلایلی که بعضی هموطنان در بدو ورود سعی می کنند از ایرانیها دور باشند همین قضیه زبان انگلیسی است. (اگرچه دلیل دیگرش دوری از خصوصیاتی مانند غیبت و دخالت در امور دیگران که فکر می کنند خاص ایرانیها است و در خارجی ها کمتر یافت می شود نیز مزید بر علت است.) لیکن بر اساس مشاهدات من این افراد در برقراری ارتباط با افراد سایر ملیت ها خصوصا افراد انگلیسی زبان نیز خیلی موفق نیستند، مسائل زیادی در این امر دخیل است و شاید مهمترین عامل بحث تفاوت فرهنگی باشد. عامل دیگر عدم اعتماد به نفس بدلیل احساس کمبود در مکالمه به زبان انگلیسی است. خلاصه اینکه در محیط قرار گرفتن هم برای خودش داستانی دارد.

در مقابل پیشرفت بچه ها در این محیط بسیار عالی است. کسانی که به همراه فرزندان خود مهاجرت می کنند پس از یکی دو سال عملا احساس می کنند که از آنها دارند عقب می افتند. در محیط قرار گرفتن عملا برای بچه ها معنی می دهد. در ابتدای کار در مدرسه یا مهد کودک در فضایی قرار می گیرند که کاملا برایشان غریب است و چیزی از صحبت کردن بقیه سر در نمی آورند، ولی به تدریج به روش کودکانه خود راه را برای برقراری ارتباط باز می کنند و با صرف ساعات زیادی در مقابل تلویزیون و زمان مدرسه یا مهد کودک به طرز بسیار سریعی در آموزش زبان بعلاوه فرهنگ پیشرفت می کنند. نکته ای که من در بچه های دوستانم مشاهده می کنم اینست که بعد دو سال بچه احساسات خود را به زبان انگلیسی راحت تر بیان می کند اگرچه پدر و مادر بنا به توصیه معلمان با آنها  انگلیسی صحبت نمی کنند و زبان رسمی منزل فارسی است. خیلی وقت ها هم می بینند که بچه شان کلماتی بلد است که آنها بلد نیستند.

برای من هنوز این سئوال مطرح است که آیا فاصله بسیار زیاد بین کودک و والدین چه از نظر فرهنگی و چه از نظر زبان موجب یک نقصان در زندگی کودک نمی شود؟ برای مثال یک زمانی کودک احساساتی باشد و نیاز به حمایت والدین داشته باشد و این احساسات را فقط بتواند به زبان انگلیسی بروز دهد و درک آن برای والدین به لحاظ تفاوت فرهنگی سخت باشد و یا نتوانند آن حمایت لازم را فراهم نمایند.

نکته آخر اینکه برای پدر و مادرهایی که قصد مهاجرت دارند و نگران این هستند که بچه هایشان چگونه از پس زبان انگلیسی برخواهند آمد باید گفت که شما نگران خودتان باشید، روزی خواهد آمد که به بچه هایتان غبطه خواهید خورد. تنها تجربه ناخوشایندی که من از دوستان شنیده ام به تعویق افتادن زبان باز کردن بچه به دلیل مهاجرت است که خانواده اش را نگران کرده بود که البته بعدا مرتفع گردید.

عاشورا در سیدنی

دیروز روز عاشورا بود و حس آن در کشوری مثل استرالیا خیلی راحت نیست. یک جایی اطراف هورنزبی یک خانواده ایرانی حلیم پخته بودند،  رفتیم و گرفتیم، دو تا از دوستان نیز شله زرد پخته بودند. یک جورایی حلیم و شله زرد رفته تو فرهنگمون، نباشه انگار یک چیزی از دست دادیم.

همچنین بیشتر روز را به خاطر بارانی بودن در خونه بودیم و بعد از ظهر تا نصف شب فقط جریانات ایران رو دنبال می کردیم. شاید برای کسی که در بطن ماجرا باشد اینقدر سخت نباشد. وقتی به خیلی از ویدئو ها و عکس ها دسترسی دارید و هر لحظه با نگرانی مسائل رو دنبال می کنید ولی کاری از دستتان بر نمی آید خیلی سخت است..

بیمه ماشین در استرالیا

قبلا در مورد بیمه ماشین در این پست نوشته ام. در این پست می خواستم بیشتر در مورد بیمه Comprehensive و تفاوت آن با این نوع بیمه در ایران صحبت کنم. 

بیمه شخص ثالث در ایران به ثالث جانی و ثالث مالی و حوادث سرنشین تقسیم می شود که با خرید یک بیمه نامه همه این پوشش ها را در سطحی که انتخاب کرده اید دریافت می کنید. بیمه شخص ثالث خسارت وارده به ماشین یا اموال افراد دیگر و یا دیه فوت و نقص عضو آسیب دیدگان تصادف را (غیر از خود راننده) در صورتی که شما مقصر باشید پرداخت می کند. بیمه بدنه نیز در صورتی که آسیبی به ماشین خودتان برسد و شما مقصر باشید پرداخت می کند. مکانیسمی که در ایران برای جلوگیری از اعلام خسارت های مکرر انجام می دهند این است که با هر بار ادعای خسارت، ده درصد به فرانشیز (سهم بیمه گذار) اضافه می شود. در اعلام خسارت اول بیمه 90% خسارت را می دهد، در دومی 80% درصد و الی آخر. بنابراین شما وسوسه نمی شوید ماشین را به جایی بکوبید و بروید خسارت بگیرید.  یک تخفیف عدم خسارت هم موقع تمدید بیمه نامه به شما می دهند اگر هیچ ادعای خسارتی در طول مدت بیمه نداشته باشید.

در استرالیا بیمه شخص ثالث جانی و حوادث سرنشین بعنوان بیمه شخص ثالث اجباری (Compulsory Third Party یا CTP) نامیده می شود، می توانید شخص ثالث مالی را جدا بگیرید که به آن Third Party Property Insurance یا Third Party Car Insurance گفته می شود.یا شخص ثالث مالی و بدنه را یک جا بگیرید که به آن Comprehensive Car Insurance می گویند.

بیمه بدنه ماشین در استرالیا Excess دارد که همان فرانشیز یا سهم بیمه گذار است. میزان Excess معمولا 600 دلار است و می توانید پایین تر از 600 دلار را نیز انتخاب کنید ولی حق بیمه بیشتری باید بدهید. بنابراین تصادفی که هزینه آن زیر مبلغ Excess است مفهومی ندارد از بیمه ادعای خسارت(Claim) کنید چون همه اش سهم خودتان خواهد بود، همچنین هر چه بیشتر ادعای خسارت داشته باشید موقع تمدید بیمه نامه، حق بیمه بالاتری لازم خواهد بود پرداخت کنید. بنابراین می بینید که به صرفه نیست زیر 1000 دلار خسارت را از بیمه تان استفاده کنید. نکته دیگری که باید توجه کنید برای راننده هایی که زیر 3 سال تجربه رانندگی دارند (گواهینامه P دارند) معمولا 600 تا 800 دلار Excess اضافه نیز در نظر می گیرند، برای مثال 600 دلار Excess پایه و 600 دلار Excess تجربه رانندگی یعنی اینکه شما هر خسارتی باشد 1200 دلارش را خودتان باید پرداخت کنید بقیه را بیمه می دهد که با توجه به افزایش حق بیمه در موقع تمدید بیمه نامه عملا برای خسارتهای زیر 2000 دلار به صرفه نخواهد بود از بیمه استفاده کنید.

در صورت تصادف فقط لازم خواهد بود تلفنی به شرکت بیمه تان اعلام خسارت کنید و عمدتا مشکلی ندارند که خودتان بروید تعمیرگاهی پیدا کنید و یا به تعمیرگاه های مجاز معرفی شده توسط آنها ببرید. در هر صورت نماینده بیمه در محل تعمیرگاه قبل از شروع کار بازدید خواهد نمود و لازم خواهد بود شما در این خصوص نیز هماهنگی های لازم را انجام دهید. با توجه به اینکه شرکت های بیمه مختلف ممکن است پروسه های متفاوتی داشته باشند بهتر است همان اول که تماس می گیرید در این خصوص نیز سئوال نمایید. بهتر است از چند جا قیمت (Quote) بگیرید. بعضی از تعمیرگاه ها اینجا نیز همانند ایران و یا بدتر از آن دودره باز (Dodgy) هستند. وقتی قیمت می گیرید و تعمیرگاه ها متوجه می شوند شما بیمه دارید نرخ های بالاتر اعلام می کنند و کارهای غیر ضروری اضافه می کنند. تجربه ای که من داشتم چراغ عقب شکسته بود و یک مقدار سپر عقب آسیب دیده بود یکی از تعمیرگاه ها تو لیستش زده بود که باید در عقب هم رنگ شود! و اون یکی چراغ هم باز و بسته شود! پس وقتی قیمت می گیرید یکی دو جا هم بگویید بیمه ندارید و طبق آن قیمت بگیرید.


شب یلدا در سیدنی - هورنزبی

فردا شب (دوشنبه 21 دسامبر 2009) از ساعت 7 تا 9:15 شهرداری هورنزبی مراسمی جهت بزرگداشت کریسمس در پارک وایتارا برگزار می کند و در خاتمه با آتش بازی همراه خواهد بود، از کلیه علاقمندان دعوت می گردد به نیت شب یلدا در این مراسم شرکت نمایند. (لینک از سایت شهرداری هورنزبی)

متخصصین ایرانی مقیم سیدنی

چهارشنبه هفته قبل (9 دسامبر 2009) برنامه ای برای جمع کردن متخصصین ایرانی مقیم سیدنی توسط آقای دکتر محمد حسینی پور در دانشکده مکانیک دانشگاه سیدنی ترتیب داده شد.تخصص خود ایشان روانشناسی است و بیش از بیست و پنج سال است در استرالیا هستند. این برنامه توسط سازمان همیاری ایرانیان نیز حمایت می شد و بزرگوارانی چون دکتر مسعود به نیا استاد دانشکده مکانیک دانشگاه سیدنی، دکتر فریدون خاورپور و سرکار خانم ویدا شهامت دکتر داروساز و تعداد قابل توجهی از ایرانیانی که با ویزای Skilled وارد استرالیا شده اند در این جلسه حضور داشتند. با توجه به فرصت کمی که برای اطلاع رسانی بود و عدم وجود بستر مناسب برای اطلاع رسانی، به نظر می رسد با شکل گیری این گروه تعداد بیشتری از متخصصین ایرانی مقیم سیدنی در آینده بتوانند در این گروه حضور داشته باشند.

یکی از مهمترین نتایج این جلسه ایجاد یک گروه یاهو برای انسجام بیشتر در اطلاع رسانی های آینده می باشد. از همه متخصصین ایرانی مقیم سیدنی دعوت می گردد در این گروه عضو شوند. ضمنا در آینده لازم خواهد بود در کنار این گروه زیرگروه های تخصصی تر داشته باشیم تا هماهنگی ها بهتر انجام گیرد، گروه متخصصین ایرانی فناوری اطلاعات در سیدنی در LinkedIn قبلا ایجاد شده است و از IT کارهای ایرانی مقیم سیدنی دعوت می گردد در این گروه نیز عضو شوند تا بستر مناسبی برای ارتباط این قشر از هموطنان مهاجر باشد.


 

متخصصین ایرانی فناوری اطلاعات در سیدنی

یک گروهی رو تو LinkedIn درست کردم تحت عنوان Sydney Persian IT Experts یا Syper (سایپر). الان توی این اوضاع بزرگترین کمکی که به تازه واردین می شه کرد کمک در پیدا کردن کار هستش. ارتباط بین ایرانیهای متخصص یک فن مشخص حتی برای کسانی که سالها اینجا بوده اند نیز مفید خواهد بود. هیچ کس اینجا جایگاهش تضمین شده نیست و همین فردا ممکنه به شما بگن تشریف ببرید، یک ماه حقوق رو خواهید داشت ولی همین الان شرکت رو ترک کنید. در این گروه اگر بشود یک چند نفر Job Agent ایرانی هم پیدا کرد بسیار عالی خواهد بود. هیچ کاری هم نتونیم بکنیم یک روز قرار ناهار تو سیتی میگذاریم دور هم جمع می شیم و با هم بیشتر آشنا می شیم یک جایی به درد همدیگه می خوریم. اول ببینیم این متخصصین IT عزیز مستقر در سیدنی رو  تو این فضای مجازی می تونیم دور هم جمع کنیم یا نه؟ بقیه اش رو بعدا تصمیم گیری می کنیم.

تفاوت محیط های کار در استرالیا

تجربه دوستان از محیط کار در استرالیا بسته به بزرگ یا کوچک بودن شرکتی که در آن کار می کنند متفاوت است. در شرکت های بزرگ سعی می کنند علاوه بر کار یک سری فعالیت های اجتماعی و گروهی نیز داشته باشند تا علاوه بر نزدیک کردن تیم های مختلف و افراد به یکدیگر، موجب ایجاد رضایت از محیط کاری نیز بشوند. بنابراین توصیه می شود دوستانی که دنبال کار می گردند اگر انتخابی داشتند بین یک شرکت کوچک و یک شرکت بزرگ، شرکت بزرگ را انتخاب کنند حتی اگر حقوق کمتری را پرداخت می کند. 

بر اساس دیدی که من از محیط کارم داده بودم یکی از دوستان با تفکر اینکه محیط کار در اینجا هتل است آمد و در یک شرکت بسیار کوچک مشغول شد و الان بسیار بیشتر از محل کار قبلی اش در ایران کار می کند، هر روز مجبور است اضافه کاری داشته باشد و در اینجا پرداخت اضافه کار معمول نیست و همه در راه رضای خداست. از این برنامه های تفریحی و اجتماعی هم خبری نیست.

یک سری از این فعالیت ها برای ما بچگانه و خنده دار به نظر می رسد. همین روز جمعه یک مسابقه ای در واحد IT شرکت ما ترتیب داده بودند، مسابقه تزئین خانه زنجبیلی (Gingerbread House Decoration) آن هم در ساعت کاری که تقریبا کل روز رو ملت با همین مشغول بودند، 12 تا تیم 6 نفره بودیم و خانه زنجبیلی که حالت بیسکویت از قبل اماده بود با چیزهایی مثل اسمارتیز و دونه های رنگی پنگی تزئینش کردیم.

از این جور برنامه ها کلا شش هفت تا در عرض سال داریم، چند وقت پیش کریسمس پارتی داشتیم، یک سالنی گرفته بودند با موزیک زنده. یک روز عصر هم کل IT باهم رفتیم بولینگ و اونجا هم ده دوازده تا تیم شدیم و چند ساعتی بازی کردیم، یک بار هم یک برنامه ای بود، چهار تا تیم، برای هر تیمی یک حیوان خاص انتخاب شده بود و همه چشم هاشون رو با یک چشم بند بسته بودند و باید با صدای اون حیوان هم گروهی های خودشون رو پیدا می کردند. بعد اون یک مسابقه هم ترتیب داده بودند و یک حجم پیچیده با تکه های لگو ساخته بودند و از هر تیم هر سری یک نفر باید می رفت و اون رو می دید و می اومد کمک می کرد تا اون رو بازسازی کنند، یکی هم توی تیم انتخاب شده بود که خرابکاری کنه و اشتباه راهنمایی کنه، ولی بقیه اعضای تیم نمی دونستند اون کیه.

اینها همانطور که گفتم برای ما خنده دار میاد ولی یک چیزی توی همه اینها مشترکه و اون کار تیمی هستش. ما توی کار انفرادی خوب هستیم ولی توی کار تیمی حسابی می لنگیم و این برنامه ها احتمالا به کار تیمی کمک می کنه دیگه، بدون اینکه خودمون متوجه بشیم. یک مقدار هم کار رو از حالت جدی بودن در میاره و احتمالا موجب شکوفایی خلاقیت ها هم بشه.

البته یک نکته ای هست که بسیاری از شرکت ها فعلا بدلیل شرایط اقتصادی این جور برنامه ها رو تعطیل کرده اند و از هر راهی برای کاهش هزینه ها استفاده می کنند. شرکتی که من در آن کار می کنم نیز سه چهار ماه پیش دو تا از تیم لید های گروه ما رو اخراج کرد و برای خالی نبودن عریضه دو تا دانشجو برای کارآموزی با دریافتی یک ششم اون تیم لیدها گرفت!


 

گوشت حلال در سیدنی

یکی از مسائلی که ایرانیها در بلاد خارجه باهاش درگیر هستند تهیه گوشت حلال هستش. حتی کسانی که اعتقاد مذهبی قوی هم ندارند با گوشت غیر حلال راحت نیستند و به طعمش عادت ندارند و خیلی به دلشون نمی نشینه وقتی کارد به مرغ پخته می زنند و خون ازش فواره می زنه! پیدا کردن گوشت حلال خیلی سخت نیست و بدلیل کثرت مسلمانها از ایرانی و ترک و عرب و ... فقط کافیست به محله های خاص این اقوام بروید. در سیدنی محله های Parramatta و Auburn و Bankstown از جمله این محله ها هستند ولی بدلیل فاصله نسبتا زیاد از محله های ایرانی نشین جدید ( مثل Hornsby که حدود 25 کیلومتر فاصله دارد) یک نصف روز شما صرف خرید گوشت می شود و عملا بعد از خرید گوشت هم باید مستقیم برگردید خونه تا گوشت ها خراب نشوند.

یک قصابی ایرانی هست در Harris Park (در محدوده پاراماتا) بنام مزرعه سبز (Green Farm) که گوشت هایش کیفیت مناسبی دارد و ما معمولا از آنجا خرید می کنیم. یک چند وقتی از قصابی جدیدی که توی Asquith باز شده بود و اصالتا بنگلادشی بودند خرید کردیم ولی از کیفیت و تمیزیش خیلی راضی نبودیم. 

خوشبختانه این قصابی ایرانی مزرعه سبز سرویس آنلاین و تحویل رایگان راه انداخته (این هم لینکش) و پولش رو هم موقع تحویل می گیره. هر منطقه ای رو هم یک روز خاص گذاشته. اینطوری هم برای اونها می صرفه که این سرویس رو ارائه بدن و هم برای استفاده کنندگان این سرویس. امیدوارم که یک طوری عمل کنند که استفاده کننده ها راضی باشند و این خدمات ادامه پیدا کنه.

The Big Aussie Swap Party

این هفته یعنی از 9 تا 15 نوامبر 2009 هفته بازیافت ملی! یا هفته ملی بازیافت یا چیزی تو همین مایه هاست. برنامه اینه که ملت قراره هر کسی دو سه قلم کالایی که استفاده نمی کنند رو با خود به Swap Party در زمان ها و مکان های مشخص شده ببرند و بابت هر مورد یک کاغذ دریافت کنند و با هر کاغذی که در دست دارند یک قلم جنس می توانند انتخاب کنند. اگر هم دو نفر همزمان یک چیزی رو بخواهند بردارند با پالام پولوم پلیش قضیه حل می شود. (این لینک و ویدئوی راهنما را ببینید) در سیدنی فردا سه شنبه ظهر در Martin Place برقرار خواهد بود. برای پیدا کردن محل های نزدیک به خودتان از این لینک جستجو کنید.

نمایشگاه آثار تجسمی در کنار دریا

یک نمایشگاه آثار هنری تجسمی از امروز پنج شنبه 29 اکتبر در مسیر ساحل Bondi تا ساحل Tamarama افتتاح شده است و تا 15 نوامبر ادامه دارد. اسم این نمایشگاه Sculpture by the Sea هستش. برای دیدن سایت نمایشگاه اینجا رو کلیک کنید. پارسال هم همین موقع ها بود که این نمایشگاه رو رفتیم و بسیار جالب و دیدنی بود. نکته ای که جالبه و در کشور ما مشاهده نمی شه کشاندن هنر به محل تفریح است که عملا شما در حین بازدید هم از طبیعت لذت می برید و هم یک مقدار به هنر علاقمندتر می شوید. اگر هوا هم یاری کند که عملا روز شما را ساخته است. صرف نظر از نمایشگاه این مسیر، بسیار زیباست و ارزش رفتن را دارد.

رویدادهای یکشنبه 25 اکتبر 2009

به اطلاع می رساند درهای اپراهاوس سیدنی در روز یکشنبه 25 اکتبر به روی علاقمندان گشوده خواهد شد و بازید برای عموم آزاد و رایگان خواهد بود. برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت رسمی اپراهاوس مراجعه نمایید.

همچنین ورود به باغ چینی کنار دارلینگ هاربر (Chinese Garden Of Friendship) نیز در روز یکشنبه 25 اکتبر رایگان خواهد بود. برای اطلاع بیشتر به سایت رسمی دارلینگ هاربر مراجعه نمایید.


خانه اولی ها و جابجایی دوباره ما

یکی از مسائلی که بر روی اقتصاد استرالیا خیلی تاثیر دارد بازار مسکن است. از جمله تلاش های دولت استرالیا برای خروج از بحران اقتصادی تدوین سیاست های تشویقی برای خارج ساختن بازار مسکن از رکود بود. بدلیل عدم اطمینان مردم از آینده کاری خود، از حدود یک سال و نیم قبل بازار مسکن دچار رکود شده و قیمت ها پایین آمده بود. دولت برای خرید خانه های نوساز 21 هزار دلار و برای خرید خانه های قدیمی ساز 14 هزار دلار کمک بلاعوض برای خرید اولین خانه در نظر گرفت که بنام First Home Buyer Grant ارائه می شد. این کمک قبلا 7 هزار دلار بود. با این سیاست مردم برای خرید خانه هجوم آوردند و چون مزایای دیگری نیز برای خرید اولین خانه ( برای خانه های زیر 500 هزار دلار) تعلق می گرفت خرید خانه های زیر 500 هزار دلار رونق گرفت و پایین بودن نرخ بهره نیز مزید بر علت شد و قیمت ها در بعضی مناطق ده درصد یا حتی بیشتر افزایش پیدا کردند.
برای استفاده از مزایای فوق خریدار می بایست حداقل شش ماه در خانه خریداری شده زندگی کند. این محدودیت باعث کاهش محل هایی قابل اجاره در بعضی مناطق شد و موجب گردید کسانی که در حال اجاره هستند در صورت فروخته شدن خانه اجاره شده، امکان تمدید آن را از دست بدهند و نیاز به جابجایی پیدا کنند. افزایش تعدا مستاجر هایی که دنبال خانه می گردند موجب افزایش اجاره ها حدود ده درصد گردید.
یکی از قربانیان این سیاست های تشویقی ما بودیم که آپارتمانی که اجاره کرده بودیم فروخته شد و امکان تمدید آن نبود. با توجه به اینکه جابجایی هزینه دارد سعی ما بر این بود که از این به بعد برای مدت یک سال اجاره کنیم ولی بیشتر صاحبخانه ها برای اینکه برای افزایش کرایه ها از قافله عقب نمانند و امکان فروش آن را هنوز داشته باشند زیر بار اجاره یک ساله نمی روند و دوست دارند شش ماهه قرارداد ببندند که در نهایت ما هم مجبور شدیم شش ماهه قرارداد اجاره را منعقد نماییم.

همه اینها برای این بود که بگویم من تا یکی دو هفته اینترنت نخواهم داشت و فعالیتم محدودتر خواهد بود. پاسخگویی به کامنت ها هم انشا الله بعد از وصل شدن اینترنت انجام خواهد شد

خبرهای نسبتا خوب اقتصادی از استرالیا

گوش شیطان کر، ظاهرا اقتصاد اینجا داره یک تکونی می خوره. درصد بیکاری در ماه سپتامبر از 5.8 درصد به 5.7 درصد کاهش پیدا کرد. اطلاعات دقیق تر را از سایت مرکز آمار استرالیا مشاهده نمایید. از طرف دیگر بانک مرکزی استرالیا بر اساس شواهد و قرائن حس کرده که اوضاع خوبه و بهره بانکی را 0.25 درصد بالا برد  و از 3 درصد به 3.25 درصد رساند که تاثیر آن روی وام خانه 300 هزار دلاری افزایش 40 دلاری در قسط ماهیانه خواهد بود(لینک). این اخبار و تحولات روی قیمت دلار استرالیا نیز شدیدا تاثیر گذاشته و نرخ برابری آن به 0.9 دلار امریکا (895 تومان) رسیده است. شاخص سهام نیز این یکی دو روزه حسابی بالا کشید. به هر حال انشا الله که این خبرها رو عزیزان مهاجری که الان دنبال کار می گردند بتونند اثرش رو حس کنند و هر چه سریعتر کار پیدا کنند.


Terms and Conditions apply

کسانی که در استرالیا زندگی جدید خود را شروع می کنند یک جورایی ناخواسته با این جمله برخورد می کنند: Terms and conditions apply و یاد می گیرند که به این جمله اهمیت بدهند چون بعدا احساس خواهند کرد که مورد کلاهبرداری واقع شده اند و دستشان به هیچ جایی بند نیست چون تنبلی کرده اند و Terms and Conditions را نخوانده اند. 

در  Gold Coast که بودیم یک اتفاق جالبی برایمان افتاد، یک جایی دیدیم زده بلیط  Dream world برای دو نفر 20 دلار، Movie World برای دو نفر 40 دلار در حالیکه هر بلیط 70 دلار بود یعنی دو تا بلیط می شد 140 دلار. پرسیدیم این قضیه اش چیه؟ گفتند که این هدیه ماست به شرطی که شما توی یک Presentation که حدود 90 دقیقه طول می کشد شرکت کنید و برای اون باید از قبل رزرو کنید. گفتند ما یک شرکت خیلی بزرگ هستیم و کلی هتل عظیم داریم در اقصی نقاط دنیا و این شکلی تبلیغ می کنیم، به جای اینکه تبلیغ هایمان را بدهیم به تلویزیون، مستقیم سرویس هایمان را به ملت ارائه می کنیم. گفتیم رزرو می کنیم و می رویم فوقش زبانمان قوی می شود و یک صد دلاری کاسب می شویم.

اسم شرکت Wyndham Vacation Resorts Asia Pacific بود، توی اینترنت جستجویی زدم و دیدم ملت نوشته اند که این هدیه هایشان رد خور ندارد، می دهند اگر شما شرکت کنید توی ارائه شان، فقط اونجا شما رو با پیشنهادات وسوسه انگیز تحت فشار می گذارند که خرید بکنید. ما هم تصمیم گرفتیم که خریدی نکنیم و رفتیم در زمان رزرو شده، از حق نگذریم شرکت عظیمی بود و برای هر زوج یک نفر مخ زن اختصاص داده بودند که تقریبا دو ساعتی مخ ما رو کار گرفت و علم مان اضافه شد، بلیط هایمان را گرفتیم و آمدیم.

حالا داستان چی بود؟ صحبت این بود که شما فکر می کنید خرید خونه بهتره یا اجاره آن، مسلما خرید بهتره، چون انگار اجاره رو دارید میریزید دور، حالا برای رفتن به تعطیلات هم می گفتش که پس بهتره جایی که برای تفریح می روید اقامت کنید برای یکی دو هفته در سال متعلق به خودتان باشد. می گفت مثلا اگر 2000 دلار در سال برای تفریح خرج می کنید در چهل سال آینده می شود 80 هزار دلار، شما بیا 16 هزار دلار بده و مثلا شش هزار تا امتیاز در سال بخر از ما، با این امتیاز ها می تونید جاهایی را که متعلق به شرکته که در اصل شما توش شریک هستی رزرو کنی و بری حالش رو ببری، یک جایی یک هفته 6 هزار امتیاز می خواهد که برای انجا شما می تونید یک هفته رزرو کنید یک جایی هم هفته ای 3 هزار امتیاز می خواهد که می تونید با شش هزار امتیازتون دو هفته رزروش کنید. خلاصه این امتیازهاتون رو هر طوری دوست دارید خرج کنید، خونه خودتونه

فقط یک چیزی رو یادتون باشه، وقتی خونه خودتونه، خونه خرج داره، تعمیرات، نگهداری، هزینه های جاری و غیره که بابت هر شش هزار امتیاز خرج اون هم تو مایه های ششصد دلار در سال می شه، زحمت اون رو هم می کشید و پرداخت می کنید، می گفتش ما فقط این هتل ها و محل های اقامت رو فقط مدیریت می کنیم و گرنه مال شماست.

حالا ما رو دیدند که خیلی شرایط این رو نداشتیم که برای چنین چیزی خرج کنیم پیشنهادهاشون را رو نکردند و گرنه به نظر می رسید که کسانی رو که ریاضی شون ضعیفه خیلی خوب می تونند قانع کنند و بنا بر تجربه یکی از دوستان یک قراردادی می بندند که مو لای درزش نمی ره و بعدا هم بخواهید بگید غلط کردم نمی خواهم دیگه، کلی باید ضرر بدهید. اگر یک موقع به چنین موارد مشکوکی برخورد کردید حتما از اینترنت برای خواندن مطالبی از قربانیان دیگر! استفاده کنید.

خیلی هم بدبین نباشید. به هر حال ما صد دلار رو کاسب شدیم. 

Queensland

یکدفعه ای تصمیم گرفتیم یک هفته به خودمون مرخصی بدهیم برویم ایالت Queensland و یک هفته ای در Gold Cost باشیم و شاید یک سر هم به Brisbane بزنیم. البته قیمت های خوبی هم برای محل اقامت می شد پیدا کرد یک جاهایی 50 درصد تخفیف تا پایان آگوست گذاشته بود که در کل خوب در می آید. فردا راهی هستیم یک ده دوازده ساعت رانندگی باید بکنیم. 

دوستان کوئینزلندی توصیه خاصی اگر برای ما دارند لطفا دریغ نکنند.

توقف ممنوع

چند وقت پیش یک جایی دور و بر مرکز خرید هورنزبی توی محلی که ایستگاه تاکسی بود و توقف ممنوع یک دقیقه و فقط یک دقیقه ماشین رو پارک کردم، دور و برم رو نگاه کردم مامور نباشه سریع رفتم از ATM پول گرفتم و حواسم هم بود که کسی دور و بر ماشین مشغول جریمه نوشتن  نباشه، یک هفته بعد یک نامه از شهرداری هورنزبی دریافت کردم که بابت اینکه توی فلان روز از ساعت 10:15 تا 10:16 در محل ایستگاه تاکسی پارک کرده ام باید 135 دلار جریمه رو به حساب شهرداری هورنزبی واریز کنم.

                 

جالب اینجاست که توی یک محل توقف ممنوع معمولی پارک کرده باشید جریمه حدود 80 دلار هستش. شانس من بود که تو ایستگاه تاکسی پارک کرده بودم. توصیه من اینه که هیچ وقت به هوای اینکه همه توی توقف ممنوع پارک کرده اند پارک نکنید چون احتمالا جریمه می شوید. یک جاهایی هم می بینید تابلوی Ticket Parking داره باید به اندازه ای که می خواهید بمانید از دستگاه هایی که دور و بر هست Ticket تهیه کنید و بگذارید روی داشبورد، باز هم به حساب اینکه بقیه این کار رو نکرده اند ریسک نکنید. اگرچه این جور جاها ساعتی1 تا  5 دلار باید پرداخت کنید به هر حال بهتر از 80 دلاره. 

یک موضوع جالب رو هم بگم. تابلوهای بعضی از این پارکینگ های خیابان ها نیاز به تفسیر و سوزاندن فسفر داره. مثلا زده Ticket Parking از ساعت 8 صبح تا 10 شب روز های دوشنبه تا جمعه. بعد شما نمی دانید حالا خارج از اون ساعات توقف ممنوعه یا پارکینگ مجانی! جالبه که دستگاه خودپرداز پارکینگ به زور هم پول اضافه رو از شما قبول نمی کنه که لاجرم کشف می کنید که خارج از اون ساعات در صورت نبود تابلوی توقف ممنوع پارکینگ مجانی است.


اوضاع کار در استرالیا

 یکی دو هفته پیش هم اعلام شد بر اساس آمار خرید و فروش خانه، نشانه های بهبود اقتصاد تا پایان سال میلادی جاری قابل رویت خواهد بود. یکی دو روز پیش هم در روزنامه Financial Review خبر از بهتر شدن اوضاع کار داده بود. خبر این بود که نرخ بیکاری در ماه جولای در مقایسه با ماه جون بدون تغییر در 5.8  (پنج و هشت دهم درصد ) باقی ماند. قبلا پیش بینی می شد نرخ بیکاری تا پایان سال  2010 به حدود هشت و نیم درصد برسد. آخرین آمار بیکاری از سایت اداره آمار استرالیا را از اینجا ببینید. تفسیر این بود که شرکت ها با توجه به نشانه های بازیافت اقتصاد تصمیم به حفظ نیروهای خود گرفته اند. البته به نظر من باید این واقعیت رو در نظر گرفت که همیشه ماه های جولای، آگوست و سپتامبر اوضاع کار نسبت به ماه های دیگر سال بهتر است. بنابراین به نظر من مثبت بودن طبیعی ماه جولای است که رویه منفی موجود رو بطور موقت خنثی کرده و به این ترتیب برای ماه های آگوست و سپتامبر هم بعید نیست که نرخ بیکاری ثابت بماند.

در هر صورت امیدوارم که هر چه زودتر وضعیت بازار کار اینجا سر و سامان بگیرد و کسانی که در آینده نزدیک عازم استرالیا هستند از این استرس مضاعف رهایی یابند.